رویداد بازی، خلاقیت، نشاط به مناسبت هفته جهانی بازی توسط انجمن علمی علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی و به سرپرستی سینا صادقی در دانشگاه خوارزمی پردیس کرج به مدت سه روز و در روز های ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ آبان ماه، با تلاش برای آشنا کردن دانشجویان با بازیهای رومیزی و فراهم کردن اوقات خوش و مفرح، برگزار شد. آقای سینا صادقی گزارش را به همراه یک ویدیوی کوتاه از فضای رویداد برای ما فرستادن که با تشکر از ایشان پیشنهاد میکنم اگر شما هم به دنبال برگزاری چنین رویدادی هستید بخوانید که نکات جالبی در آن ذکر شده است.
مدتی بود که دلم میخواست به جای دوستان و آشناهای همیشگی با چند نفر غریبه بازی کنم و واکنشهاشون رو ببینم. از طرفی با دیدن رویدادهای مختلف توی کافههای بازی، دلم میخواست تا یک روز خودم با بازیهای خودم یک رویداد برگزار کنم. اما خب، موانع کار زیاد بود. نه محیط مناسبی برای این رویداد سراغ داشتم و نه آدمهای پایه برای راه انداختن این رویداد و از همه مهمتر مخاطب گیمر سراغ نداشتم.
یک روز که از سر بیکاری داشتم توی فضای مجازی شنا میکردم به پوستر مربوط به هفته جهانی بازی در کتابخانه برخوردم که حسینیه ارشاد قرار بود برگزار کنه و گویا بنا بود کلی کار جالب انجام بدن. از این کارشون خیلی خوشم اومد و باعث شد موانع کار رو نادیده بگیرم و دلم رو بزنم به دریا. روز چهارشنبه ۹ آبان پوستر جشنواره حسینیه ارشاد رو فرستادم برای انجمن علمی علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی (چون تنها جایی بود که منو میشناختن و حرفم اونجا برو داشت) و بهشون گفتم که اگه بهم مقداری امکانات بدید میتونم رویدادی با این موضوع داخل دانشگاه برگزار کنم. دبیر انجمن، سرکار خانم علوی از ایدۀ من بسیار خوششون اومد و پیگیری کار رو قبول کردن. قرار بر این شد که از روز ۱۳ آبان به مدت سه روز این رویداد رو برگزار کنیم. وقت کمی داشتیم!
تا روز جمعه هرچی بازی داشتم جمع و جور و مرتب کردم و بازی هایی هم که نداشتم از دوستان قرض گرفتم. توی انتخاب بازی ها دقت کردم که اولاً حتما ایرانی باشن تا با جو دانشگاه سازگار باشن و دوماً تنوع سبکی مناسبی داشته باشن تا هر سلیقهای رو به خودشون جذب کنن . بازی شب مافیا رو به نمایندگی از بازی های نقشمخفی، بازی دژ به نمایندگی از سبک استراتژیک، بازی چلوار یا همون پچورک به نمایندگی از سبک انتزاعی، بازی کاپوچین به نمایندگی از سبک سرعت عمل و حرکت و… انتخابهای من بودند. خانم علوی هم وظیفۀ هماهنگیهای اداری، طراحی پوستر و تبلیغات رو بر عهده گرفتن.
[madamak]
با توجه به وضعیت مالی دانشجوها قرار بر این شد که به ازای سه ساعت بازی کردن از هر نفر مبلغ ۴۰۰۰ هزار تومن دریافت کنیم که به نسبت جاهای دیگه و زحمتی که برای کار کشیدیم تقریبا هیچ بود. اما هنوز یک مشکل کوچیک وجود داشت. بین بچههای انجمن به جز من، هیچکس این بازیا رو بلد نبود و برای آموزش به شرکت کنندههای نابلد دچار مشکل کمبود نیرو میشدیم. قاعدتاً من هم نمیتونستم همزمان به چند گروه، آموزش بدم و مشکلاتشون در بازی رو رفع کنم. مثل این میموند که بخوام رهبری یک ارکستر فلارمونیک و نواختن گیتار در یک گروه هویمتال رو همزمان انجام بدم! خوشبختانه خانم علوی چند نفر رو برای کمک به من معرفی کردن و من ازشون خواستم تا ویدیوهای آموزش بازیهایی که ساده هستند رو از اینترنت ببینن. راه کار دم دستیای بود اما خوشبختانه تیم راهنما موقع اجرا به مشکل خاصی بر نخورد. خودم هم روز شنبه در خوابگاه دانشگاه به چند نفر از دوستان، بازی های سنگین رو معرفی کردم و اینقدر بازی کردیم تا چم و خم بازی دستشون اومد. به این ترتیب برای هر بازی حداقل یک راهنما وجود داشت و این مانع رو هم پشت سر گذاشتیم.
بالاخره روز یکشنبه رسید. یک ساعت قبل از رویداد با کمک دوستان، بازی ها رو با دقت و ظرافت در محل های مشخص شده چیدیم و مشتاقانه به انتظار شرکتکننده ها نشستیم . ساعت اول بدون حتی یک شرکتکننده گذشت که بهخاطر ضعف تبلیغات و البته زمان کممون بود. توی این یک ساعت با تیم راهنما مشغول بازی شدیم و این خودش باعث شد که کمکم رهگذرها به کار ما علاقهمند بشن و به سمت میزهای بازی بیان. باورم نمیشد که بتونیم توی یک مکان آکادمیک، اینقدر آدمهای پایه برای بازی کردن پیدا کنیم. استقبال دانشجوها و حتی مسئولان از کار ما واقعا باورنکردنی بود و همه توقع داشتن که این رویداد بیشتر طول بکشه تا بیشتر بازی کنن. خیلیهاشون بعد از بردن چند دست در یک بازی انگار که استعداد پنهانی رو درون خودشون کشف کردهبودن و با شوق بیشتری، دست بعدی رو شروع میکردن. کلاً خیلی خوش گذشت و تجربهی فوق العادهای بود.
در نهایت، بد نیست از معایب کار هم بگیم؛ اول اینکه تایم رویداد خیلی کم بود و متاسفانه در محیط دانشگاه نمیتونستیم رویداد رو طولانیترش کنیم چون اگر طولانیتر میشد با زمان کلاس بچهها تداخل پیدا میکرد. دوماً با اینکه در انتخاب بازیا خیلی دقت کردیم اما با توجه به زمان کممون باید بازیهای سریعتری رو میآوردیم. مثلاً بازی زار با اینکه خیلی طرفدار داشت معمولا نصفهنیمه رها میشد ولی میز بازی کاپوچین و کودتا همیشه شلوغ بود.
در کل، بازی مثل همیشه آدما رو به هم نزدیکتر کرد و همگی ما اعم از شرکتکننده و بازیگردان، نسبت به این رویداد حس خوبی داشتیم!
سلام
میدونم بی ربطه ولی ی سوال داشتم
از کجا میتونم تاس های مختلف ( نقش آفرینی) با قیمت مناسب پیدا کنم ؟
قیمت تقریبی هر تاس چقدره ؟
من سعی م رو کردم ولی مدرسه و کتابخانه ها کلا ادم رو نا امید می کردن
سلام دوست عزیز هیچ وقت نا امید نشو
سلام. کدوم کتابخونه ها رو امتحان کردین؟
سلام.
خوشحالم که برنامه ی ما تو حسینیه ارشاد تونسته موتور محرکه ای برای شما باشه. خداقوت به شما که تو دانشگاه خوارزمی این کار رو انجام دادید. میتونید با دوستان انجمن علمی علم اطلاعات و دانش شناسی (کتابداری سابق) تو دانشگاه خوارزمی لینک بشید و این رویداد رو تو محل کتابخونه های دانشگاه برگزار کنید.
این برنامه قبلا توسط آقای سلطانپور تو کتابخانه مرکزی دانشگاه قم هم انجام شده و الان فعالیت ها در کتابخونه عمومی حسینیه ارشاد هست.
ما به نوبه ی خودمون از تکثیر این ایده استقبال میکنیم.
صرفا جهت اطلاع: روز جهانی بازی در کتابخانهی مرکزی دانشگاه قم