تا حالا از خودتون پرسیدین که چند تا بردگیم داشته باشین دیگه راضی میشین؟ یعنی چند تا بازی لازمه که احساس کنین دیگه کافیه؟ ۳۰ تا؟ ۳۰۰ تا؟ ۳۰۰۰ تا؟ من خودم جوابی برای این سوال ندارم… آخه بردگیم یه خاصیتی داره که آدم هی بیشتر دلش میخواد. هر عنوان جدیدی چشمای خورههای این سرگرمی رو خیره میکنه و قند رو توی دلشون آب! حالا امروز قراره با یک زوج باحالی آشنا بشیم که سالهاست دارن بازی رومیزی و کارتی و غیره بازی و جمعآوری میکنن؛ شیلا و جیمز دیویس، که رقم کلکسیونشون چیزیه در حدود ۱۲۵۰۰ عنوان بازی!! این مصاحبه که با این زوج انجام شده، مربوط به ۳-۴ سال پیشه ولی هنوز هم خوندن و دیدن عشق این دو نفر به بازی میتونه جالب باشه.
پیوتر سیلکا: لطف کنین و در ابتدا خودتون رو معرفی کنین.
شیلا و جیمز دیویس: ما هردومون اصلیتن اهل یوتا هستیم، من (جیمز) توی موآب بزرگ شدم و شیلا توی سالت لیک سیتی. اولین بار همدیگه رو توی باشگاه “دوستداران علمی تخیلی و بازی” توی دانشگاه یوتا دیدیم. کمی بعد ازدواج کردیم و الانم ۱۸ سال از ازدواجمون میگذره. الان توی فورت کالینزِ کولورادو زندگی میکنیم، هردومون شاغلیم و توی دانشگاه ایالتی کولورادو کار میکنیم، من اونجا استاد بخش شبکهی دانشکده مهندسی هستم و شیلا هم مدیر بخش اداری واحد مهندسی تحقیقات مرکزیه. ما هفتهای ۲-۳ بار با گروههای مختلف گیم میزنیم و به طور معمول هم میریم به دورهمیهایی که توی دنور برگزار میشه. شانسی هم که داریم اینه که توی گروه بازیمون هم منتقد بازی هست، هم طراح و هم ناشر بازی، که باعث میشه خیلی بیشتر از بودن در اون جمع احساس رضایت کنیم.
پ.س: در حال حاضر چندتا بازی توی کلکسیونتون دارین؟ و اینکه چند وقت یه بار سرشماری میکنین؟
ش.ج.د: بر اساس تعدادی که تا الان فهرست کردیم، و تخمینی که از اونایی که هنوز فهرست نکردیم داریم، فک کنم جمعش برسه به ۱۲۵۰۰ عنوان بازی. با توجه به اینکه جفتمون شاغلیم و هر روز هم کارمون بیشتر میشه و وقتمون کمتر، دیگه مدتیه که فهرست کردن و سرشماری خیلی توی اولویت برنامههامون نیست.
پ.س: تا حالا به این صرافت افتادین که آمار کلکسیون خودتون رو به سازمان رکوردهای جهانی گینس گزارش بدین؟ چون در حال حاضر بالاترین کلکسیون ثبت شده حدود ۲۰۰۰ عنوان بیشتر نداره.
ش.ج.د: در جریان رکورد گینس هستیم، و اتفاقا همون زمانی که منتشر شد یه تعدادی از دوستان و آشنایانمون پیشنهاد دادن که با گینس تماس بگیریم و بگیم که کلکسیون ما بزرگتره. اما به چند دلیل تا حالا اینکار رو نکردیم:
اول اینکه گینس یه جور کاسبیه. برای اینکه رکورد ما رو ثبت کنه باید اول یه مبلغی بدیم که تازه بیان کلکسیون ما رو ببینن. ما هم علاقهای به پرداخت اون مبلغ نداشتیم.
دوم اینکه ما به مجموعهامون به چشم ابزاری برای رقابت با دیگران نگاه نمیکنیم. ما بازی دوس داریم، جمع کردن بازی رو هم دوس داریم، اما اینکه یکی پیدا شه بیشتر از ما بازی داشته باشه برامون اهمیتی نداره.
سوم هم اینکه خیلی هم مطمئن نیستیم که کلکسیون ما بزرگترین در دنیا باشه. فک میکنم یه بابایی توی اطریش هست که احتمالا بزرگترین کلکسیون رو داره، البته شایدم اشتباه میکنم. به هر حال همونقدر که برای کسی که مقام فعلی بزرگترین کلکسیون رو در گینس داره، تخمین درستی زده نشده، برای ما هم شاید تخمین درستی نباشه.
پ.س: ماجراتون با بردگیم کی شروع شد؟ کدومتون زودتر شروع کرده بود؟ یا اول همدیگه رو دیدین و بعد علاقمند شدین؟
ش.ج.د: ما جفتمون در کل زندگی خورهی بازی بودیم. همینطور که بزرگ میشدیم بازی میکردیم، در کودکی بازیهای معمول اون سن، بعد در نوجوانی بازیهای جنگی و بعدش هم نقشآفرینی و دی اند دی. هردومون هم تقریبا همه جور بازی دوس داریم، من بیشتر علاقمند به بازیهای عمیق و پیچیده مثل یوروگیمها و بازیهای جنگی هستم، در حالیکه شیلا بیشتر نقشآفرینی دوس داره و بازیهایی که حسابی تماتیک باشن.
پ.س: از چه زمانی جمعآوری بازی شد مشغولیتتون؟ با هم به این نظر رسیدین یا یکیتون اون یکی رو راضی کرد؟
ش.ج.د: هردومون از قبل، مجموعهی کوچیکی از بازیها داشتیم (حدود ۵۰ – ۶۰ عنوان) تا اینکه همدیگه رو دیدیم. اما از وقتی که اسبابکشی کردیم به کولورادو یهو سیر صعودی گرفت، چون شیلا هم تازه کشف کرده بود قضیهی جمعآوری بازی مسالهی باحال و جالبیه و برای همین شروع کرد به شکل فعالی به جمعآوری. بعد از ازدواجمون هم شیلا همچنان جمع میکرد، در حالیکه من بیشتر به بازی کردن علاقمندم. خیلی با هم جوریم.
پ.س: میدونم که آدمهای زیادی در طول زندگیتون این سوال رو پرسیدن، منو ببخشید که همون سوال رو مجدد میپرسم: چرا بازی جمع میکنید؟
ش.ج.د: خانوادهی شیلا همیشه به کلکسیون داشتن علاقمند بودن، در نتیجه این یه کرمیه که توی وجودش هست! بعضی وقتا حتی به شوخی میگیم که جمعآوری بازی، خودش خفنترین بازی ممکنه. گشتن و پیدا کردن جواهرات نایابی مثل بعضی از بازیها، خودش یه ماجراجویی حسابیه، پیدا کردن یه بازی غیرمنتظره و عتیقه توی یه مغازه و اینجور جاها کلی هیجان داره. تازه کلکسیون بازی به نظرم یه مزیت به سایر کلکسیونها داره؛ اینکه بعد جمعآوری میتونی باهاشون بازی هم بکنی!
پ.س: سیستم خاصی هم دارین برای اینکه بفهمین چه بازی رو باید به مجموعه اضافه کنین؟ چون یجورایی هر روز بازی میخرین، درسته؟
ش.ج.د: درسته، میانگینش میشه یه بازی در روز، ولی حقیقت امر اینطور نیست. من هر هفته میرم به فروشگاه بازی محلمون و جمعی از دوستانم رو میبینم و باهاشون بازی میکنم، معمولا بازیهای جدیدی که میان رو از همونجا میخرم. وقتایی هم که میریم به گردهمایی و دورهمیها، شیلا معمولا یه سَری به بخش حراج میزنه و یه تعدادی عنوان خوب قدیمیتر رو میخره. وقتایی هم که میریم به عتیقهفروشی و اینجور جاها، میگردیم دنبال بازیهای عتیقه و نایاب. خلاصه خریدمون یه تنوعی داره.
نکتهای که هست اینه که اگه یه بازی جالب به نظر بیاد و نداشته باشیمش، حتما میخریمش. البته ما علاقهای به صدها نسخهی متفاوت از مونوپولی مثلا نداریم یا بازیهای مخصوص بچهها، ولی هر بازی جدیدی که توی دنیای بردگیم میاد و توی فروشگاهها هم عرضه میشه رو توی کلکسیونمون داریم. از طرفی چون تعداد عناوینی که این روزها عرضه میشه زیاد شده، یکم با دقت و گزینش بیشتری خرید میکنیم. در حال حاضر دیگه یه بازی باید واقعا تازه و نوآورانه باشه تا ارزش خرید برامون داشته باشه.
ادامه دارد…
به یک عدد از این خانوم ها جهت جمع آوری بازی نیازمندیم…
سلام جناب سلامتی
تا اینجاش که مصاحبه ی جالبی بود . ممنون از وقتی که برای ترجمه گذاشتین .