داستان چیه؟
در تاریخ ۱۹ نوامبر معادل با شنبه ۲۹ آبان، نهمین دوره رویداد سالانه “روز جهانی بازی در کتابخانه” (International Games Day @ your library) برگزار میشه. در هشت دوره گذشته بیش از ۲۶۰ هزار نفر و ۱۰ هزار کتابخانه در ۵۳ کشور از ۷ قاره دنیا در این رویداد شرکت داشتن. و این که یکی از بنیانگذاران این رویداد کسی نیست جز اسکات نیکلسون پدر معنوی معرفی و نقد ویدیویی برد گیم و بازی فکری که پیش از این به موقعش معرفی کرده بودیم.
کتابخونه؟! بازی؟!! حالا چه بازیهایی؟
دیجیتال و غیردیجیتال فرقی نداره. در واقع محدودیتی وجود نداره. از بازیهای گروهی و دورهمی مثل مافیا و پانتومیم گرفته تا بازی فکری و برد گیم و بازی های چند نفره دیجیتال چه لوکال، چه آنلاین. در این سالها از مسابقات Super Smash Bros. Brawl گرفته تا تورنمنتهای Mario Kart و به ویژه ماین کرافت سری Hunger Games برگزار شده.
از سال ۲۰۱۲ یه بازی اضافه شده با نام “بازی شایعه جهانی” (Global Gossip Game). داستان ازین قراره که یه عبارتی انتخاب میشه و شرکت کنندگان درِ گوش هم عبارت رو زمزمه میکنن و در نهایت، نفر آخر تلفنی عبارتی رو که به نظرش شنیده به کتابخانه بعدی منتقل میکنه. طبق سنت این بازی از استرالیا شروع میشه و بعد از عبور از هفت قاره میرسه به کتابخانهای در آلاسکا. برای مثال در سال گذشته که ۱۰۷۰ نفر در ۸۴ کتابخانه به ۴ زبان مختلف در این بازی شرکت کردن، اتفاقات جالبی افتاد. عبارت اولیه این بود: بازی روش آموختن مورد علاقهی مغز ماست. (Play is our brain’s favourite way of learning) و عبارت نهایی این شد: گوشها (Ears)! حالا این که چطوری همچین چیزی ممکنه رو میتونید در گزارش تغییر و تحولهای داده شده تو روند انتقال در این پیوند ببینید.
همچنان کتابخونه؟! بازی؟!! آخه چه ربطی دارن؟
هممون میدونیم که کتابخانهها فرهنگ و اطلاعات رو به اشتراک میذارن. خوب! بازی هم گونه و فرمی از فرهنگه که معمولاً باید به اشتراک بذارید. چرا که خیلی وقتا بدون یک یا چند بازیکن دیگه، نمیتونید تجربش کنید.
در عین حال بازیها برای پرورش ذهن شما خوب هستن و سبب پیشرفت مهارتهای زندگی مثل اجتماعی شدن هم میشن.
یادتون نره که بازی به اندازه تاریخ خود انسان قدمت داره.
و از همه مهمتر، بازی سرگرم کننده است!
فرقی نمیکنه بازی ویدیویی باشه یا رومیزی یا دورهمی و گروهی. بازیها بخشی از فرهنگ ما هستن که هر چقدر پیش میریم اهمیتشون رو بیشتر درک میکنیم. خلاصه این که کتابخانهها میبایست به بازیها هم مثل کتابها بها بدن.
و اما، نظرات برخی از برگزار کنندگان و شرکت کنندگان رویداد:
تو تمام ۱۱ سال سابقه کاریم انقدر پسر بچه تو این کتابخانه نیومده بود که امروز یکجا دیدم!
چیزایی که شنیدم: نمیدونستم کتابخونه انقدر باحاله؟! میشه هر ماه همین داستان باشه؟ حالا واقعاً باید دیگه بریم خونمون؟!
کجا دیگه ممکنه همچین ترکیب سنی متنوعی رو ببینید که با هم خوش باشن؟ بله خانواده. ولی نکتش این جاست که اینا هیچ نسبتی با هم نداشتن.
یه سرک کشیدم تو اتاق. گرخیدم وقتی دیدم که تینیجرها به جای ویدیوگیم داشتن برد گیم بازی میکردن!
بازم بگم؟!

حالا اینایی که گفتی به ما چه ربطی داره؟!
همون طور که در پوسترهای بالا میبینید، رویداد مورد بحث ما در دو سال گذشته به همت دوستان سایت بازیهای چهارنفره در قم برگزار شده و امسال هم قراره در تهران برگزار بشه. دیدید حالا؟!
آقا جان ما علاقمند شدیم که تو کتابخونه مدرسه یا دانشگاه یا محلمون این رویداد رو برگزار کنیم. چه کنیم؟
خیلی هم عالی! فقط بدونید از اون جایی که کتابخانهها همیشه کمبود بودجه و نیروی انسانی دارن، ممکنه اولش قبول نکنن ولی زود دلسرد نشید.
اگه براشون جالب بود ولی نمیدونستن که مدیر بالاسرشون رو چطوری توجیه کنن، مواردی که بخش قبلی گفتیم، میتونه راهگشا باشه.
حالا تو اون روز چه کار باید بکنیم؟
دقت کنید که یه مقدار برنامه با زمانی که با دوستانتون دور هم جمع میشید و گیم میزنید فرق میکنه، چرا که قراره آدمهای جدیدی رو به این دنیا وارد کنید. پس:
الف) بازیهای سادهتر رو انتخاب کنید: شاید براتون عجیب باشه ولی بعضیها از رقابت تو بازی بیزار هستن. پس سراغ بازیهای کوآپ یا همکاری برید. از طرفی صرف فهمیدن این که اصلاً یه بازی کوآپ چطوری کار میکنه، میتونه خیلیها رو بکشونه سمت بازی.
ب) مطمئن بشید که به همه داره خوش میگذره: اگه اهل کل کل هستین و کُری زیاد میخونید، تو این روز جلوی خودتون رو بگیرید ولو این که با دوستای خودتون بازی میکنید، چرا که ممکنه بره رو مخ میز بغلی! لزوماً بهترین گیمرها راهنماهای خوبی نیستن، از آدمای خوش خلق و با حوصله برای آموزش بازی کمک بگیرید. یادتون باشه مکانیسمهای بازی که برای شما بدیهی به نظر میان، ممکنه برای دیگران کاملاً جدید باشن.
ج) از دیگران در هر سن و تیپی دعوت به بازی کنید: وقتی یه نفر تازه وارد کتابخانه میشه حسش اینه که یه عده دارن بازی خودشون رو میکنن و احتمالاً نمیاد قاطی شما بشه. البته که اکثر گیمرها خجالتی هستن و احتمالاً سختتونه که آدمی رو که نمیشناسین – و سن و جنسیت و تیپش هم ممکنه به شما نخوره – رو دعوت به بازی کنین. ولی یادتون باشه که ممکنه اونم مثل شما خجالتی باشه. پس رودربایستی رو کنار بذارید و طرف رو به بازی دعوت کنین.
د) هوای اعضای کتابخانه رو داشته باشین: ممکنه یه نفر صرفاً برای به امانت گرفتن کتاب اومده باشه. باید این امکان رو بهش بدین که به سادگی و بدون مزاحمت به کارش برسه و یادتون باشه که بعد این که کارش تموم شد، شاید بیاد یه سر و گوشی آب بده تا ببینه که این جماعت عجیب غریب دارن چکار میکنن.
خوب آقا جان تمومه؟ حرفی، نصیحتی، وصیتی، چیزی؟!
تنها نکتهای که باقی مونده اینه که در سال ۲۰۰۸ که این رویداد برای اول بار برگزار شد تنها دو اسپانسر داشت: هازبرو (ناشر مونوپولی و ریسک) و Wizards of the Coast (ناشر Magic: The Gathering و دی اند دی/ Dungeons & Dragons). ولی این تعداد در سال ۲۰۱۴ به ۱۱ اسپانسر رسید که هر ساله صدها عنوان بازی رو به کتابخانهها در اقسا نقاط دنیا اهدا میکنن. چه خوبه که این فرهنگ در ناشران ما هم جا بیفته، چرا که همون طور که پیش ازین گفتم، کتابخانهها همواره در مضیقه مالی بوده و هستن… تمام، نقطه سر خط.