از سال ۱۹۷۹، هر سال “اشپیل دِس یاقِس” یا همون “جایزه بازی سال”، به یک بازی که در کشورهای آلمانیزبان منتشر شده باشه (و نه اینکه لزوما آلمانی باشه) داده میشه. اعتبار و ارزش معنوی این جایزه به کنار، بودن لوگوی اشپیل روی جعبه یه بازی میتونه فروش صدها هزار نسخه از اون بازی رو تضمین کنه. امسال هم فهرست جالبی از بازیها جزو نامزدین بودن که هرکدوم کلی موافق و مخالف داشتن. و چون هنوز تا اعلام بازی سال یه دوهفتهای مونده تصمیم گرفتیم نگاهی بندازیم به ۳ بازی اصلی که نامزد بهترین بازی سال ۲۰۱۷ هستن، یعنی: Quest for El Dorado، Kingdomino و Magic Maze.
برونو کاتالا کمکم داره میشه مصداق واقعی اصطلاح “دستش طلاست!”. چون دست به هر مکانیزم کهنه و خاکگرفته و خلاصه هر خاکستری میزنه، ازش طلا بیرون میکشه! مثل همین مکانیزم قرن شونزدهمی دومینو، که چیزی نیست جز یه سری مستطیل که دو نیمه دارن و هر نیمهاش طرحی، ولی در نهایت با فوت و تُف کوزهگری استاد، تبدیل شده به : کینگدامینو!
کامبیز قبلا به تفصیل در مورد روش بازی توضیحات داده و من تکرارشون نمیکنم. این بازی بعد از عرضه خیلی سریع مورد اقبال رایدهندگان بوردگیمگیک قرار گرفت و پلههای رتبهبندی رو یکی بعد از دیگری طی کرد؛ طوریکه الان در رتبه ۳۶ اُم بازیهای خانوادگی نشسته و ظاهرا (و احتمال زیاد) با کمک معروفیتی که نامزدی اشپیل براش به ارمغان میاره، بازهم بالاتر میره. این حجم طرفدار نشون میده که این بازی سریعا به دلها میشینه، اما خب چرا؟
دلپذیر بودن این بازی از زیبایی ظاهریش شروع میشه ولی در ادامه (و بعد از انجام بازی) به کشف زیبایی دیگهای منجر میشه: ساختن! کینگدامینو در مورد ساختنه و نه خراب کردن. ساخت یک قلمروی زیبا با مزارع طلایی و چمنهای سبز و رودهای روان، که با انتخاب و جاگذاری دونهدونهی اون قطعاتِ دومینو-شکلِ براقش، یک تجربهی آرامشبخش و مفرح ایجاد میکنه، که حسیه مشابه کارکاسون، ولی با حرص خوردن کمتر!
باید قبول کنیم که این بازی خیلی سادهاست. اما آیا این ویژگی بدیه؟ نه لزوما! سادگی وقتی میتونه برای یه بازی مخرب باشه که عمر بازی رو کم کنه. خیلی از بازیهای ساده، سریعا برای بازیکن “تموم” میشن. اما کینگدامینو با مهارت از این تله فرار میکنه؛ با ایجاد تنوع! هر بار بازی میتونه بازی متفاوتی باشه، و نتیجتا هر بار بازیکنان تلاش به آزمودن روش جدیدی برای برنامههاشون میکنن. سادگی این بازیو نه تنها خراب نکرده، بلکه برعکس باعث اعتیادآور شدنش شده!
چی این بازی رو خاص میکنه؟
به عنوان یک بسته فسقلی، کینگدامینو حرفای زیادی برای گفتن داره. و به نظر من کلاسیه برای طراحی محصول. محصولیه چشماننواز، که به جای اینکه مخاطبو درگیر پیچیدگیهای چیدمان و قوانین کنه، برای لذت بردن از فینیش نهایی، آزادش میذاره و ازش، برای تکمیل این زیبایی، دعوت به همکاری میکنه.
به تنوع و اعتیادآوری بازی کافیه سرعت بالا رو هم اضافه کنیم که متوجه بشیم چرا این بازی داره نامزد اشپیل میشه. این بازی کاملا خانوادگیه، سبکه، تکرارپذیره، رنگیرنگیه، سرگرمکنندس، و زیبا… هم از درون و گیمپلی و هم از بیرون و ظاهر، براقه و به دل میشینه… حداقل به دل اعضای آکادمی اشپیل که خوش نشسته!
ثبت دیدگاه
خوشحال میشوم که دیدگاه شما را در مورد مقالهی ارائه شده بدانم.
ممنون میشوم در نگارش دیدگاه خود این نکتهها را در نظر بگیرید: