بازی رومیزی Holding on: The Troubled Life of Billy Kerr یک بردگیم در سبک همکاری یا Co-operation است که به زندگی پر از رنج یک بیمار و تلاش بازیکنان برای زنده نگه داشتن او میپردازد. در ادامه با معرفی این بازی همراه ما باشید.
مقدمه
این روزها تعداد بازیهای رومیزی آنقدر زیاد شده که پیدا کردن یک موضوع برای طراحی بازی واقعا سخت است، چون هر موضوعی را شما انتخاب کنی کلی بازی در آن ژانر ساخته شده. اما امروز میخواهم یک بازی با موضوعی بسیار عجیب و ایدههای بسیار خلاقانه و نو را به شما معرفی کنم: یک بازی در مورد بدبختیهای یک مرد مریضاحوال و رنجکشیده (که انشالله خداوند همه مریضها را شفا بدهد). پس با من همراه باشید تا ببینید چطور میشود از چنین موضوعی یک بازی ساخت!
وقتی که برای اولین بار عکس روی جلد این بازی را دیدم، خیلی تعجب کردم، یک آدم مریض روی تخت بیمارستان! بر خلاف خیلی از بازیهای رومیزی که روی جعبهی آنها کلی هیولا و موجودات عجق وجق دیده میشود تا مخاطب را جذب کند، تصویر روی جلد این بازی آدم را یاد بستههایی که در داروخانهها به فروش میرسد میاندازد و اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که اشتباها به جای داروخانه این جنس را آوردهاند و گذاشتهاند توی فروشگاه بازی!
بعد که عنوان بازی را ببینید، تعجب شما بیشتر هم میشود: (زنده) نگاه داشتن : زندگی پر از درد و رنج بیلی کِر
این را که میخونید فکر میکنید این باید یک فیلم باشد، یا یک زندگینامهی پر از درد و رنج! بعد که جلوتر میروید و بیشتر دقت میکنید میفهمید که این یک بازی رومیزی است!!!! و همین باعث کنجکاویتان میشود. آخر مگر میشود در مورد چنین موضوعی بازی طراحی کرد؟!؟!
در جواب شما باید بگویم که بله، این روزها طراحان محترم در مورد بدبختی مردم هم بازی طراحی میکنند! حالا داستان این بازی چی هست؟!
داستان بازی
جناب بیلی کِر یه فرد رنج کشیده و مصیبتزده است که در آخرین مصیبت زندگیش گرفتار بیمارستانی شده که پرستارهای آن سریش شدهاند تا بفهمند این بابا در زندگیش چه رنجهایی کشیده و کلا در دوران مختلف نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری این فرد چه گذشته! از قرار معلوم بیلی آخرین روزهای عمرش را میگذراند و پرستارها (همان بازیکنان) باید سعی کنند تا قبل از مردن بیلی داستان زندگی او را از زبانش بیرون بکشند. اما چون بیلی بسیار مریض احوال است خیلی خاطراتش را به درستی و با جزئیات کامل به یاد نمیآورد و هر بار یک بخشی را به یاد میآورد و به پرستارها میگوید، و آنها باید با کنار هم قرار دادن این خاطرات نصفه و نیمه، به اصل خاطره پی ببرند! البته در این بین حال بیلی گاهی خیلی بد میشود و به جای خاطره گفتن، پرستارها باید به فکر زنده نگه داشتن بیلی باشند، که در این راه طبیعتا استرس به آنها وارد میشود و نیاز دارند که به خانه رفته و کمی استراحت کنند و شیفت کاری را به پرستار دیگری بدهند! اگر فکر میکنید این جملهی آخر را شوخی کردم سخت در اشتباهید، چون این دقیقا همان محدودیتی است که شما در بازی دارید: وارد شدن استرس به پرستارها آنها را محدود میکند و مدیریت استرس بسیار مهم است!
اجزای بازی
بازی از اجزای سادهای تشکیل شده: یک صفحهی ساده که در بخش بالایی حال بیلی را نشان میدهد و هرچه به صفر نزدیک بشود بیلی به موت نزدیکتر میشود! چند تا مهره رنگی که نقش پرستارها را دارند، دو تا دستیار پرستار، دو تا هم پرستار رزرو! که خیلی تنبل هستند و اگر یکبار از آنها کمک بخواهی و به آنها زنگ بزنی، دیگر میروند و پشت سرشان را هم نگاه نمیکنند!
بقیه اجزای بازی کارتها هستند: کارتهای شیفت، کارتهای خاطرات نصفه نیمه(خاطرات ناتمام و محو)، کارتهای خاطرات مشخص و معلوم، و کارتهای سناریوی بازی. این بازی را میشود در ۱۰ سناریوی مختلف بازی کرد که در هر سناریو بازیکنان باید به اهداف مشخصی برسند و با محدودیتهای خاصی روبرو شوند.
تعدادی توکن رسیدگی به بیمار و توکنهای استرس و … هم در بازی وجود دارد.
آخرین قطعهی بازی هم یک صفحهی پرستاری است که در واقع سرپرستار هر نوبت را مشخص میکند! سرپرستار کسی است که تصمیم میگیرد کدام پرستارها در این نوبت باید به بیلی رسیدگی کنند و در واقع مدیریت استرس و خستگی پرستارها بر عهده ایشان است!
روش بازی
در هر دور از بازی، که به سه بخش صبح، بعد از ظهر و شب تقسیم میشود ( در واقع سه شیف کاری بیمارستان) یک کارت شیفت رو میشود. در هر کارت شیفت، وضعیت بیلی در آن شیفت کاری ذکر شده، مثلا اینکه بیلی در وضعیت نرمال است یا حمله بهش دست داده و اگر به او رسیدگی نشود فلان قدر به موت نزدیک میشود! در بخش دیگرِ کارت هم مشخص شده که بیلی در این شیفت چند خاطره را به یاد میآورد. همچنین مشخص شده که در این شیفت چند پرستار باید به بیلی رسیدگی کنند. سرپرستار بعد از رو شدن هر کارت باید تصمیم بگیرد که کدام پرستارها این کار را انجام بدهند، که میتواند ترکیبی از پرستارانی که بازیکنها هستند و پرستاران کمکی و رزرو باشد. وقتی که مشخص شد چه پرستاری باید به بیلی رسیدگی کند، آن پرستار تصمیم میگیرد که در این شیفت به حال بیلی رسیدگی بشود یا از او حرف کشیدهشود!!
اگر پرستار بخواهد از بیلی حرف بکشد، کارتهای خاطرات محو بر خورده و به تعداد مشخص شده از زیر دستهی کارتها به بازیکن داده میشود.
هر کارت خاطرات محو، در یک طرف شامل توضیح خاطره، و در طرف دیگه شامل یک عکس از آن خاطره است که بیلی به یاد میآورد.
همانطور که در تصویر بالا مشخص است در کنار هر کارت تعدادی علامت سفید رنگ قرار دارد که مشخص میکند که این خاطره مربوط به کدام دوره زندگی بیلی است و همچنین با کنار هم قرار دادن کارتهای یک دوره،و مچ کردن کارتها، میتوانید به خاطرهی اصلی برسید. مثلا دو کارت بالا با هم مچ هستند، که در اولی بیلی تصویر مادر خدا بیامرزش را به یاد نمیآورد ولی بعدا توانسته به یاد بیاورد!
نکته جالب اینکه در طول بازی میشود به خانوادهی بیلی زنگ زد و از آنها بخشی از خاطرات را پرسید!!!
خلاصه اینکه بازی همینطور ادامه پیدا میکند تا وقتی که یا بازیکنها بتوانند هدف آن سناریو را قبل از فوت بیلی تحقق ببخشند (چه لفظ قلم!) یا اینکه بیلی فوت بشود و سرپرستار مثل فیلمها از اتاق بیرون برود و به خانواده بیلی بگوید: متاسفم!
به همین سادگی! با یک ایده بسیار جالب و خلاقانه، یک بازی همکاری مشترک شکل گرفتهاست.
راستی این بازی در Essen 2018 هم حضور دارد.
خیییلی باحاله ☺
چه جالب
کی تو کافه برد میاد؟ خیلی باحاله😁😄😅
کارت هاش رو برای چاپ نمیزارید
این بازی هنوز در ایران موجود نیست دوست عزیز، فایل های بازی هم جایی پیدا نمیشه