رومیز لوگو
0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

اضطراب در آشپزخانه

وقتی رستوران شلوغ می‌شه، همه توی آشپزخونه بال‌بال می‌زنن تا بتونن سفارش‌ها رو به موقع به مشتری‌های گرسنه‌ای که لحظه به لحظه شاکی‌تر می‌شن برسونن. تاحالا چندین بازی کامپیوتری و موبایلی درباره‌ی این موضوع درست شده که بعضی‌هاشون واقعاً این حس اضطراب رو به‌خوبی به بازیکن منتقل می‌کنن. اما ایجاد کردن همین حس توی بازیکن‌هایی که دارن بازی رومیزی انجام می‌دن به نظر ناممکن میاد؛ مگر این‌که یه فکر عالی توی سر طراح بازی شکل گرفته باشه. این اتفاقیه که به‌خوبی توی بازی جدید Kitchen Rush افتاده و خوب هم جواب داده.

 

فیلم پیش‌نمایش (تیزر) بازی Kitchen Rush از سایت کیک‌استارتر

 

فرار از رستوران نفرین‌شده

موضوع از این قراره که یه رستوران قدیمی به شما ارث رسیده و شما باید ازش یه کسب‌وکار موفق درست کنین. یعنی باید کارمندهای مناسب و لوازم مورد نیازتون رو فراهم کنین و منتظر بمونین تا مشتری‌ها بیان در رو از پاشنه‌اش دربیارن. موفقیت‌تون به حدی می‌رسه که فرصت سرخاروندن پیدا نمی‌کنین – یه توصیه‌ی مهم: قبل از این‌که بازی رو شروع کنین تا می‌تونین سرتون رو بخارونین، چون توی بازی اصلاً فرصتی برای این کار پیدا نمی‌کنین!

 

بازی Kitchen Rush (که اگه فیلم بود احتمالاً اسمش رو «جنجال در آشپزخانه» ترجمه می‌کردن) از نوع مشارکتی و هم‌زمانه. منظور از مشارکتی اینه که برخلاف خیلی از بازی‌ها قرار نیست یه بازیکن ببَره و بقیه ببازن. قراره همه باهم از عهده‌ی یه کار بزرگ بربیان یا به یه بحران بزرگ غلبه کنن (برای آشنا شدن با بازی‌های مشارکتی یا سبْک همکاری می‌تونین این مقاله رو بخونین). منظور از هم‌زمان (یا Real-Time) هم اینه که برخلاف خیلی از بازی‌ها، بازی به‌طور نوبتی انجام نمی‌شه که بگیم الان نوبت منه، بعدش سمت چپیم بازی می‌کنه و الی آخر. بازی توی ۴ دورِ ۴ دقیقه‌ای انجام می‌شه و همین محدودیت زمانه که دلهره‌ی بازی رو زیاد می‌کنه. فرمول استفاده از این سه جنبه‌ای که گفتم (مشارکتی بودن، هم‌زمان بود و محدودیت زمان) دقیقاً توی بازی پرهیجان فرار از معبد نفرین‌شده دیده می‌شه. اگه اون بازی رو انجام ندادین، می‌تونین فداکاری چهار نفر رو که برای سرگرمی شما دست به خطر بزرگی زدن در این‌جا تماشا کنین تا حس هیجان در یه‌همچین بازی‌ای (که احتمالاً توی Kitchen Rush هم به‌وجود میاد) ببینین – چهره‌ی ماندگار کامبیز در موقع خوردن حلیم (هَلیم) رو هم از دست ندین!

 

 

کارگرهای شنی

مکانیسم اصلی این بازی Worker Placement یا همون کارگرگذاریه اما با یه ایده‌ی خلاقانه، برای انجام کار هر کارگر، مدت زمان تعیین کردن. توی این بازی به جای این‌که مثل بازی‌های دیگه از مهره یا آدمک برای نشون دادن کارگر استفاده کنن، برای هر کارگر یه ساعت‌ شنی در نظر گرفتن. یعنی باید ساعت شنی‌ها رو بفرستیم سرِ کارهای مختلف و تا وقتی که شن هرکدوم تموم نشده، یعنی هنوز داره کار می‌کنه و نمی‌تونیم بَرِش داریم. بازیکن‌ها می‌تونن کارگرهاشون (ببخشید ساعت شنی‌هاشون) رو سراغ این‌جور کارها بفرستن: گرفتن سفارش از مشتری، آماده کردن غذا، خریدن مواد غذایی و شستن ظرف‌ها. هروقت کار یکی از کارگرها تموم شد، می‌تونیم اون رو برای یه کار دیگه در نظر بگیریم، اما تا قبلش باید بذاریم کارش رو انجام بده. با توجه به محدود بودن زمان بازی، مدیریت کارگرها و گذاشتن اون‌ها در جاهای مناسب خیلی اهمیت پیدا می‌کنه. مثلاً اگه درست عمل نکنیم ممکنه وقتی سفارش استیک از یه مشتری می‌گیریم متوجه بشیم که گوشت نداریم و کارگر رو بفرستیم برای خریدن گوشت. بعد که گوشت خریده شد و موقع پختن می‌رسه تازه بفهمیم که ادویه هم نداریم. حتی شاید وقتی غذا با تأخیر آماده شد متوجه بشیم که تمام بشقاب‌های مناسبی که برای استیک لازم داریم کثیفه و یه کارگر هم باید بذاریم که ظرف بشوره.

 

در ضمن مدیریت مالی هم توی این بازی خیلی مهمه (این رو می‌تونین از هر رستوران‌داری بپرسین). باید بعد از هر دور از بازی بتونین پول کافی برای پرداخت کردن حقوق کارگرها، هزینه‌های ارتقاء و سایر مخارج دربیارین و اگه خدا بخواد یه سودی هم ته جیبتون باقی بمونه.

 

سفارش مشتری‌ها با کشیدن این کارت‌ها مشخص می‌شه. نوع بشقاب، مواد لازم، ادویه‌های لازم و قیمت غذا هم مشخصه.

 

من می‌گم چی‌کار باید بکنیم

این بازی می‌تونه از ۱ تا ۴ بازیکن داشته باشه. مسلماً توی بازی یه‌نفره تمام فشارها به همون یه بازیکن وارد می‌شه، اما شاید فشارش کم‌تر از غر زدن‌های پیاپیِ دیگران، سرزنش شدن‌ها، فرمایش‌های ریز و درشت و … باشه. تا جایی که من دیدم، توی بازی‌های سبک مشارکتی، همیشه یه نفر هست که «رییس‌بازی» دربیاره و فکر کنه از همه عاقل‌تره. اگه تاحالا بازی مشارکتی انجام دادی اما همچین کسی رو ندیدی، بدون که دوستانت باهات رودرواسی دارن، وَاِلا بهت یه چیزی می‌گفتن. برای رفع این مشکل، می‌تونین قبل از شروع اولین دور، تقسیم کار انجام بدین. مثلاً یه نفر مسئول خریدها و انبار بشه، یکی به آماده کردن سفارش‌ها برسه و … .

 

داده‌های مرتبط:

– تعداد بازیکنان: ۱ تا ۴ نفر

– مدت بازی: ۳۰ تا ۴۵ دقیقه

– طراحان بازی: Vangelis Bagiartakis, Dávid Turczi

– طراح هنری: Gong Studios

– ناشر: Artipia Games

 

پیوندهای مرتبط:

– صفحه‌ی بازی در BGG

– صفحه‌ی بازی در کیک‌استارتر

– سایت رسمی سازنده‌ی بازی

– دفترچه‌ی راهنمای بازی

شهاب صقری
شهاب صقری

نفس کشیدن توی هوای بُردگیم شادم می‌کنه ... همیشه همین‌طور بوده

ثبت دیدگاه

خوشحال می‌شوم که دیدگاه شما را در مورد مقاله‌ی ارائه شده بدانم.

ممنون می‌شوم در نگارش دیدگاه خود این نکته‌ها را در نظر بگیرید:

  • دیدگاه‌های توهین‌آمیز و ناشایست تایید نمی‌شوند.
  • دیدگاه‌های بی‌ارتباط به محتوای مقاله تایید نمی‌شوند.
  • لطفا از بخش دیدگاه برای مطرح کردن سوال‌های خود استفاده نکنید (به جای آن از دیسکورد رومیز استفاده کنید).

  1. رضا گفته؛
    18:30 1396/12/27

    اگه اشتباه نکنم این ساعت های شنی رو توی یک بازی دیگه که کشتی داشت دیده بودم. اصولا من خودم موقع فشار زمانی درجا سکته می زنم. تا جایی که chaos theory رو کامل بازی نکردم چون یکی از مراحل آخترش تایمر داشت!

    • شهاب صقری گفته؛
      18:38 1396/12/27

      اِ منم درست همین‌جوری‌ام؛ اصلاً سراغ این بازی‌ها نمی‌رم. اما یه توصیه برات دارم: این‌جور موقع‌ها، هروقت دیدی فشار داره بهت وارد می‌شه بذار کارهای اصلی رو بقیه‌ی بازیکن‌ها انجام بدن (مخصوصاً اونایی که رییس‌بازی درمیارن!)، خودت هم کارهایی رو که ازش لذت می‌بری در آرامش انجام بده. قرار نیست بازنده رو اعدام کنند که!

لینک کوتاه