مقدمه
بارها و بارها راجع به یکی از کلیترین دستهبندیهای بازیهای رومیزی، که بازیها رو بر اساس تجربه بازی به دو دسته آمریکایی و اروپایی تقسیم میکنه صحبت کردیم. معمولا این دستهبندی رو با یک نگاه میشه فهمید: بازیهای آمریکایی مملو از قصه و حس و تجربیات اغراق شده هستن و بازیهای اروپایی به ساختن فضایهایی با تنش کم میپردازن. بازیهای آمریکایی روی تم و فضای بازی خیلی تاکید دارن و بازیهای اروپایی به مکانیسمهای ویژه و خلاقانهشون معروف هستن. حالا چرا دارم اینارو میگم؟! چون امروز قراره راجع به بازی Gold West صحبت کنم. یک بازی که با تمام سلولهای وجودیش یک بازی اروپاییه، ولی دست روی یکی از هیجان انگیزترین و غربیترین تمهای تاریخ بشریت گذاشته؛ «جویندگان طلا در غرب وحشی»!
چرا برای ما انقدر اسمگذاری اهمیت پیدا میکنه؟ خب وقتی اسم یکی رو بذارن زلفعلی، آدم انتظار یک کله صیقلی و آینهای رو نداره دیگه. بازی Gold West انقدر اروپاییه، که میشه از الان به بعد، برای مثال زدن یک بازی اروپایی ازش استفاده کرد. حتی میتونم یک قدم جلوتر برم، اگه بخوام برای یک نفر توضیح بدم که روند بازیهای سبک اروپایی از ۲۰ سال پیش تا الان از کجا شروع شده و به کجا رسیده، میتونم این بازی رو مثال بزنم. خلاصه اینکه این بازی عصارهی غلیظیه از هر آنچه طراحان بازیهای اروپایی یادگرفتن، که اسم و قصهای آمریکاییتر از این نمیتونه داشته باشه!
بعد از این همه غرغر کردن، احتمالا ذهنتون رفته به این سمت که نظر مثبتی راجع به این بازی ندارم، ولی کیه که بگه؟
جویندگان طلا در غرب وحشی، یا همان مرصع پلو خودمون
در بازی Gold West، بازیکنها در نقش جویندگان طلا در غرب وحشی، در تلاش هستن تا با اعمال نفوذ در مناطق غنی از فلزات ارزشمند، مدیریت حجم و زمانبندی مصرف منابع جمعآوری شده، و سرمایهگذاری به موقع و صحیح روی سهامهای رو به رشد، بیشترین امتیاز رو جمع کنن و برنده بازی بشن. بخشهای مختلف این بازی به شدت در هم تنیده هستن و شما با بدست آوردن هر منبعی با چندین چالش جدید روبرو میشین و باید ببینین چطور از این منابع استفاده کنین تا همه چیز طبق برنامه پیش بره.
بازیای که در پیش رو داریم، ترکیب بازیها و مکانیسمهای دوستداشتنی و آشناست که در بازیهای زیاد و مختلفی در طول سالیان دیدیم و باهاشون اخت گرفتیم. اگه بخوام در غذاهای قدیمی ایرانی همتایی برای این بازی پیدا کنم، میتونم به مرصع پلو اشاره کنم. غذایی پر از چیزمیزهای خوشمزه و دوست داشتنی، که خیلیها معتقدن که ترکیبشون در کنار هم بسیار خوشمزه و لوکسه. بماند که به شخصه اصلا مرصع پلو دوست ندارم، ولی این به این معنی نیست که غذای بدیه. با همین فرمون میریم و میبینیم که بخشهای مختلف بازی Gold West هرکدام چی هستن و چرا برامون جذاب هستن. در نهایت هم باید دید که این ترکیب پرطمطراق چقدر تونسته موفق و دلنشین باشه.
۱. پلو زغفرانی، مرغ و زرشک؛ Set Collection
در این بازی مثل خیلی از بازیهای دیگری که توش منبع داره، شما با جمع کردن ترکیبهای خاصی از منابع، میتونین کارهای مختلف و هیجان انگیزی انجام بدین. با جمع کردن چوب و سنگ میتونین در یک منطقه کمپهای موقت یا ساختمانهای دائمی بسازین. با ترکیب دو نوع از فلزات میتونین در یکی از پیشنهادهای Boomtown سرمایهگذاری کنین و یک روش امتیازدهی جدید برای پایان بازی بدست بیارین. از بیرون شهر هم سفارشاتی اومده و میتونین ترکیبهای چهارتایی درخواستشده رو جور کنین و به بیرون از شهر ارسال کنین. اگه هیچ جایی براتون سود آنچنانی نداشته باشه، میتونین از فلزات قیمتی که استخراج کردین خرج کنین و کالسکهتون رو یک خونه به جلو بفرستین. این قسمت از بازی حس مسابقه داره، چون کالسکهای که زودتر از بقیه به نقاط تعیینشده برسه کلی امتیاز میگیره.
قطعا برای یک بازی اروپایی جمعکردن ترکیبهای مشخصشدهای از منابع و روشهای مختلف برنامهریزی برای این ترکیبها لازمه و بازی Gold West هم از این قضیه به نحو احسن استفاده کرده.
۲. کشمش و خلال پرتقال؛ Area Control / Area Majority
خب حالا سوال اینه که شما این منابع رو از کجا بدست میارین؟ نقشه اصلی بازی، پر از کاشیهاییه که هرچقدر در منطقه کنکاش کنین، این کاشیها رو میشن و نشون میدن که منابع در دسترس استخراج، کدام منابع هستن. موضوع اینه که شما از طرفی به دنبال این هستین که چوب و سنگ و فلزات مورد نیازتون رو استخراج کنین و از شانس شما هم، لزوما همون ترکیبی از منابع که به درد شما میخوره همیشه یکجا نیست! نکته بعدی اینه که اگه درست برنامهریزی کرده باشین، در منطقهای که منبع استخراج میکنین میتونین کمپهای موقت یا ساختمون بسازین. این قضیه نفوذ شما در اون منطقه رو بالا میبره و نفوذ داشتن از دو دیدگاه اهمیت داره. اولا که شما میتونین با تحت کنترل گرفتن بزرگترین منطقه روی نقشه، کلی امتیاز بگیرین، دوما اکثریت داشتن در منطقه کوهستانی، خاکی، بیشه و جنگلی میتونه براتون کلی امتیاز بیاره.
چیزی که اینهمه در هم تنیدگی قسمتهای مختلف بازی رو جذاب میکنه اینه که ترکیبهای هوشمندانهای از تجربهای که تا بحال داشتین رو استفاده کردن و ممکنه به نظر بیاد که ترکیب این موارد ممکنه خیلی پیچیدگی به بازی بده و از جذابیتش کم کنه، ولی در عمل میبینیم که چرخدندههای این دستگاه به نرمی در دل هم حرکت میکنن و هیچ مشکلی به وجود نمیاد.
۳. خلال پسته و بادام؛ Resource Management / Mancala
قبلتر از بازیای به اسم اُواره، که یک بازی خیلی قدیمیه و اسامی زیادی داره صحبت کرده بودم. یکی دیگه از اسامی این بازی قدیمی مانکالا (Mancala) هست و این اسمیه که بین غربیها و جماعت اهل بازی شناختهشدهتره. یکی از هستههای اصلی بازی Gold West هم با همین مکانیسم درگیره. درسته که در طول بازی بدست آوردن منابع مختلف خیلی ساده است و در هر صورت در هر نوبت بالاخره به هر بازیکنی یه چیزی میرسه، ولی برای خرج کردنشون پدر آدم رو در میاره. در عین حال برداشت نسبتا سادهای از سیستم مانکالا رو در این بازی میبینیم.
خیلی سادهست، هر بار که منبع جدیدی گیرمون میاد باید در یکی از خونههای کنار صفحه شخصیمون بذاریمش. هرچی به خروجی نزدیکتر بذاریم این منابع سهلالوصولتر خواهند بود و هرچی دورتر بذارینشون، امتیاز بیشتری میگیرین. چطوری پخش کردن منابعی که در نوبتهای مختلف جمع میکنین، میتونه براتون یک برنامهریزی نسبتا بلند مدت خیلی خوب درست کنه.
مکانیسم مانکالا در یک بازی ساده اروپایی، یک پیچیدگی و طعم متفاوت جالب اضافه میکنه که شاید همه نپسندن، ولی کسانی که خوششون بیاد ذوقمرگ میشن.
۴. نبات، زردچوبه و پیاز خورد شده؛ Modular Components
خب، یکی از ویژگیهایی که در خیلی از بازیها بررسی میشه، اینه که بازی چقدر قدرت تکرار شدن داره و آیا در بازیهای متوالی تکراری میشه یا نه؟! بازیهای سبک اروپایی سالهاست که چندین قدم از بازیهای آمریکایی جلوتر هستن و با مدولار کردن اجزای اصلی یا فرعی بازی، تکراری شدن بازی رو به تعویق میندازن. در این زمینه، بازی Gold West از استاندارد بازیهای اروپایی چندین مرحله پیشرفتهتر عمل کرده و تقریبا میشه گفت هیچ قسمتی از بازی نیست که مدولار نباشه و عملا هیچ دو باری از بازی نمیتونه حتی کمی شبیه به هم باشه. این نه تنها ارزش بازی رو چندین برابر بالاتر میبره، بلکه باعث میشه دفعات مختلفی که بازی میکنین تجربیات خیلی متفاوتی هم داشته باشین، ممکنه خیلی از لحاظ تاکتیکی حساس بشه، ممکنه در بعضی بازیها متوسط امتیازهایی که بازیکنها بدست میارن خیلی زیاد یا خیلی کم بشه. این نکته مثل رعایت درست نسبت نبات، زردچوبه و پیاز تو مرصعپلو میمونه، میتونه یه تجربه خوب رو به یه تجربه فوقالعاده تبدیل کنه.
این همه راجع به سبکهای آمریکایی و اروپایی پر حرفی کردم، ولی در یک جمله میشه گفت در عین حال که تعصب روی هر کدام از این سبکها خیلی اشتباهه، چرا که هر سبکی تجربیات ویژه خودش رو برای آدمهای مختلف داره، زیادهروی در برخورد اروپایی یا آمریکایی در بازیها هم معمولا حال به همزن میشه. تعداد معدودی از بازیها هستن که میتونن به اندازه بازی Gold West زیادهروی کنن و باز هم دلنشین و دوستداشتنی باشن.
ثبت دیدگاه
خوشحال میشوم که دیدگاه شما را در مورد مقالهی ارائه شده بدانم.
ممنون میشوم در نگارش دیدگاه خود این نکتهها را در نظر بگیرید: