به جای مقدمه
سال 1375 که برای اولین بار حضرت پدر یه کامپیوتر دست دو برای من خرید – یه 286 با پردازندهی 10 مگاهرتزی، 1 مگ رم و 40 مگ هارد دیسک. نخند آقا! اون موقع 40 مگ هارد اتفاق بزرگی محسوب میشد! – قبل از هر چیز، هارد رو زیر و رو کردم ببینم نفر قبلی چه بازیهایی داشته. یکی از عناوینی که پیدا کردم، خیلی جذاب بود: Battle Chess. ترکیبی از جنگ و شطرنج…

پیاده لگد جانانهای نثار اسب (شوالیه) میکنه! Battle Chess رو میتونید آنلاین بازی کنید یا نسخه تحت داس اون رو از این پیوند دانلود کنید.
واقعیتش اینه که در اون زمان شطرنج برام خیلی اهمیت نداشت. چیزی که جذاب بود، این بود که هر مهرهای که مهرهی دیگه رو میزد، یه انیمیشن کوتاه از زد و خورد اون دو پخش میشد. سعیم بر این بود که تمامی جایگشتهای ممکن از درگیری انواع مهرهها با هم رو به وجود بیارم تا انیمیشن ببینم. حالا مهم نبود مهره از دست رفته مال من بود یا حریف!

چذاب ترین انیمیشن زد و خورد – با فاصله – درگیری رخ و وزیر (ملکه) بود. رخ به هنگام جنگ تبدیل به گولم میشد. دیگر انیمیشنها رو در یوتیوب ببینید.
حالا اینا رو برای چی تعریف کردم؟ دلیلش اینه: اولین بار که بازی Neuroshima Hex! رو شروع به بازی کردم، خاطرات Battle Chess و حال و هوای اون برام زنده شد و از شادی در پوست نمیگنجیدم… پس بریم سر اصل مطلب.
کلیات بازی
«نیروشیما هگز» بردگیمی رقابتی است برای یک الی چهار نفر. بسته به تعداد و تجربه بازیکنا بین نیم تا یک ساعت طول میکشه. بازی از لحاظ پیچیدگی نسبت به بازیهای دیگه متوسطه. به این معنی که انقدر ساده هست که یک نوجوان 10 ساله بتونه بازی کنه و در عین حال انقدر عمق داره که هر بازیکنی با سن و سطح تجربه بیشتر رو بتونه درگیر کنه. بازی در سبک «استراتژی محض» (Abstract Strategy) مثل شطرنج و اتللو است، در عین این که حس و حال بازیهای سبک آمریکایی (Ameritrash) – از ریسک گرفته تا Blood Rage – رو، به خوبی ایجاد میکنه.

نمای بردگیم «نیروشیما هگز» از بالا
در نیروشیما هگز بازیکنی در پایان بازی برنده است که، یا تمامی مراکز فرماندهی (HQ) دیگر بازیکنا رو نابود کرده باشه، یا این که در پایان بازی مرکز فرماندهی خودش کمتر از بازیکنای دیگه خسارت دیده باشه.
روند بازی
خوب، اینجا نگارنده یه تقلب ریزی میزنه! و از راهنمای نسخه دیجیتال بازی استفاده میکنه:
1) آرایش نظامی
در ابتدای بازی شما میبایست مرکز فرماندهی خودتون رو که 20 واحد HP (همون «جان» خودمون!) داره، روی صفحه بازی قرار بدید.
در هر نوبت سه عدد از نیروهای ارتش شما تو دستتون میاد، که میبایست یکی رو سوزونده و باقی رو روی صفحه، بازی کنید. شما میتونید نیروهاتون رو بچرخونید و هر جای صفحه که خاستین بازی کنید.
هر کدام از نیروهای ارتش شما، یک امتیاز «ابتکار عمل» یا همون شروع (Initiative) و یک امتیاز حمله (Attack) داره.
جنگ زمانی شروع میشه که یا صفحه بازی پُر شده باشه و دیگه نشه نیرویی اضافه کرد، یا یکی از بازیکنا کاشی (Tile) جنگ رو بازی کنه.
2) جنگ
جنگ در چهار مرحله انجام میشه. اول نیروهایی که «ابتکار عمل» 3 دارن، حمله میکنن. بعد به ترتیب، نوبت به نیروهایی با ابتکار عمل 2 و 1 میرسه. در نهایت «مراکز فرماندهی» به نیروهای دشمن که در کنارشون هستن ضربه میزنن. معمولا نیروها تنها یک واحد HP دارن.
نیروهای تک تیرانداز، اولین دشمنی که در تیررس اونا قرار داره رو هدف قرار میدن.
نیروهای عادی تنها به دشمنی حمله میکنن که در همسایگی اونا قرار داره و علامت حمله نیرو به سمت اون دشمن هستش.
در نهایت نیروهایی که تور دارن، میتونن دشمنی که در همسایگی اونا قرار داره رو به دام انداخته و از کار بندازن.
تجربه بازی
نمیدونم چقدر تجربه بازی با بچهها (به ویژه پسربچهها) رو دارید؟! فرض کنید که با اسباب بازیهای بچه مورد نظر، یه سازه شبیه به یک برج میسازید. بعد از این که با نگاهش یه تایید ازتون میگیره، به دقت دورخیز میکنه، با تمام وجود به سمت برج حمله ور میشه و با لگدی جانانه کل اون رو تخریب میکنه و از فرط شادی به فغان میاد! دقیقاً تجربه بازی «نیروشیما هگز» در دو مرحلهی خودش.
میگید که از دنیای بازیهای رومیزی مثال بزنم؟ خوب، «جنگا» که بازی کردین؟ جذاب ترین زمانش، لحظهی شبهِ رستگاریِ فرو ریختنِ اونه! نمیدونم مثال خوبی بود یا نه! ولی مرحلهی جنگ «نیروشیما هگز» کمابیش همین حس رو منتقل میکنه.
این بازی جا برای تعریف، تمجید و بلکه هم تحسین زیاد داره. (بهتره بگم خیلی خیلی زیاد داره). ولی ترجیح میدم به جای این کار، شما رو ارجاع بدم به تجربه دسته اول از خود بازی. البته با ذکر این نکته که هر وقت لازم دیدین میتونین دربارهی استراتژیهای بازی در این پیوند بیشتر مطالعه کنید. به زودیِ زود به این بازی، طراحش و فضای داستانی اون باز خواهیم گشت.
آموزشش رو نمیدین ؟