مقدمه
یه جماعتی مثل من هستن که همیشه جذب بازیهای کامپیوتری استراتژی میشدن. بازیهایی مثل Total War، Red Alert و سری بازیهای Tycoon. و البته همه ماها بالاترین سطح این بازیها رو توی بازیهایی میدیدیم که کل یک تمدن از صفر تا صد دست ماست و همهچیز این تمدن رو ما میسازیم؛ منظورم بازیهایی مثل Sid Meier’s Civilization و Sim City ئه. حالا همین ماها که افتادیم تو بازی فکریهای رومیزی جذب بازیهایی مثل Through the Ages، Sid Meier’s Civilization: The Boardgame و Seven Wonders شدیم.
حالا مشکل اینجاست که اگه بخوایم یه دست Civilization حسابی بازی کنیم، با احتساب زمان چیدمان و جمع کردن بازی حدود، ۱۰ ساعتی رو باید بذاریم کنار؛ و ما اگه روزهایی که ده ساعت زمان اضافه داریم زود به زود پیش بیاد معنی خیلی خوبی نداره! امروز قراره راجع به بازیای صحبت کنم که اگه Civilization مسابقه دو ماراتن و Seven Wonders دو صد متره، این بازی مثل دو ده متر میمونه: Imperial Settlers. سال ۲۰۱۴ جناب Ignacy Trzewiczek که به طراح بازی Robinson Crusoe معروفه، یه بازی تو سبک تمدن سازی (Civ Game) به اسم Imperial Settlers رو رونه بازار کرد که در مقایسه با بازیهای دیگه همین سبک، خیلی جمع و جور، ساده و کوتاهه. خیلی از بازیها هستن که به شما این فرصت رو میدن که با تصمیمات هوشمندانهای که میگیرین، ترکیبات (Combo) عجیب و هیجانانگیزی رو پیاده کنین. اما تو بازی آقای تریویجک از همون اول بازی مجبورتون میکنه که تصمیمات ترکیبی بیگیرن و این خیلی جذابه.
کلیات، هدف و تجربه بازی
کلا تو این بازی ماجرا اینه که هر بازیکن یکی از تمدنهای ژاپن، بربرها، روم باستان و یا مصر رو انتخاب میکنه و سعی میکنه با توسعه تمدنش امتیاز بیشتری جمع کنه. نکته اینه که کل بازی توی پنج راند بازی میشه و اونقدرا وقت برای تلف کردن ندارین. کل بازی با یه سری کارته و جالبی ماجرا اینه که یه دست کارت مشترک وجود داره و هر تمدنی هم یه سری کارت مخصوص خودش رو داره و این موضوع باعث میشه که بازی هرکدوم از بازیکنها با اونیکی کاملا فرق داشته باشه. هر راند بازی از چهار تا فاز تشکیل شده، توی فاز اول یه سری از اون کارتهای مشترک گیرتون میاد. بعد توی فاز تولید (Production) یه سری منابع بدست میارید؛ غذا، چوب، سنگ، طلا، کارگر و برای حمله و دفاع هم شمشیر و سپر. شما همین راند وقت دارین تا از همه منابعی که جمع کردین استفاده کنین چون اگه چیزی اضافه بیاد آخر راند اونو از دست میدین. از دسته کارتهای مشترک دو جور میشه استفاده کرد، یا باید هزینه ساختشو بدین و بسازینش، یا یه شمشیر مصرف کنین و اون کارت رو به آتش بکشین که بهتون یه سری منبع میده. کارتهای مخصوص تمدن شما (Faction Card) رو هم دو مدل میشه استفاده کرد، یا هزینهشو میدین و میسازینشون، یا یه غذا مصرف میکنین و کارت رو میچرخونید و منبع میگیرید.
پیچیده شد؟ تقصیر منه. بذارین خلاصه بگم: هر بازیکنی دو مدل کارت میتونه داشته باشه و از هر مدل کارت میشه به دو روش مختلف استفاده کرد. فایده کارتها اینه که به شما این امکان رو میده تا منابع بیشتری بگیرید و دوباره کارتهای بیشتری بسازید و خب ساختن کارتهای بیشتر یعنی امتیاز بیشتر.
از اونجایی که بازی کلا پنج رانده، پس سعی دارین که از هر راند بازی بیشترین استفاده رو ببرین، این باعث میشه که فاز ساخت و ساز توی بازی یکم پیچیده باشه و نیاز به فکر و محاسبات زیادی داشته باشه تا بتونین بهینهترین مجموعه از تصمیمات رو بگیرین. این هم خوب و جالبه، هم میتونه مشکل ساز باشه چون زمان علافی (Down Time) بازی رو یکم زیاد میکنه، ولی نه اونقدرها که بگم بازی یه مشکل بزرگ داره. به غیر از این نکته تجربه بازی خیلی جالب و هیجان انگیزه چون شما ممکنه توی راند اول بازی سه امتیاز بگیرید، توی راند دوم بازی نُه امتیاز و توی راندهای بعدی بازی به راندی ۲۰ امتیاز هم برسید. در حقیقت دارین برای تمدنتون یه موتور تولید-مصرف میسازین (Engine Building) و اینکه ببینین این موتور داره درست کار میکنه خیلی لذت بخشه.
به همه دلایلی که گفته شد، این بازی برای کسی که کمی تجربه بازیهای رومیزی دارن، ولی هنوز اونقدر حرفهای نشدن که بازیهای پیچیدهتری مثل Seven Wonders و Civ Game های سنگینتر رو بازی کنن خیلی خوبه. هم تا حدی تجربه ساختن یک تمدن رو بدست میارن، هم میتونن یاد بگیرن که تصمیماتشون بجای اینکه تکتک اهمیت داشته باشه، بصورت مجموعهای از تصمیمات هم قابل بررسی هستن.
یه نکته خیلی باحال دیگه اینه که این بازی رو میشه حتی یک نفره هم بازی کرد! یه دسته کارت داره به عنوان بازیکن دشمن فرضی و با اضافه کردن اون به بازی میتونین تنهایی هم بازی کنین.
تصویرسازی، گرافیک و اجزاء بازی
تصویرساز و گرافیست بازی Tomasz Jedruszek لهستانیه و با اینکه قطعا نمیتونم اسمش رو درست تلفظ کنم، اما کارهاش رو خیلی دوست دارم. اون تو کارنامش تصویرسازی بازیهای موفقی مثل Call of Cthulhu: The Card Game، Battle of Westeros و Dominion رو داره اما یکی از متفاوتترین آثارش تصویرسازی بازی Imperial Settlers هست. تصویرسازی خلاقانه، متفاوت و نسبتا مدرن که کمی شبیه به بازیهای استراتژی وببِیس و بازیهای موبایلی مثل Clash of Clans شده. حالا اینکه تصمیم حرکت به سمت این نوع تصویرسازی درسته یا نه رو من نمیدونم، اما چیزی که میدونم اینه که توی زیباتر شدن قفسه بردگیمهاتون نقش مهمی داره و تفاوتش باعث میشه که به چشم بیاد.
تصویرسازی کارتها بامزهاست اما چشمگیر نیستن، یعنی اگه حواستون بهش نباشه اصلا متوجه نمیشین که تصویر بعضی از کارتها با هم فرق داره ولی اگه دقت کنین میبینین که جزئیات زیاد و جالبی روی کارتها در انتظارتونه. طراحی گرافیک بازی هم به غیر از یکی دوتا ایراد – که من فکر نمیکنم تا آخر عمرم درکشون کنم – خیلی خوبه و باعث شده وقتی کارتهای تمدنتون رو میچینید روی میز همه چیز کامل دستتون باشه و چیزی رو گم و گور نکنین.
اجزای بازی هم با کیفیت فوقالعاده بالا و طراحی دوست داشتنی واقعا لذت بازی رو دوچندان میکنه. من واقعا تبریک میگم به Portal Games و امیدوارم که بازیهای با این کیفیت رو بیشتر تو بازار ببینیم. حتی برای تولید ژتونهای غذا و چوب و سنگ – که دیگه تو همه بازیهای جهان به عنوان «منبع» تعریف شدن – خلاقیت و ظرافتی به خرج داده که تو کمتر بازیای دیده میشه.
حالا… اینهمه تعریف و تمجید کردیم، دیگه وقتشه که بریم سراغ ایراد گرفتن. بعضی اوقات هست که توی بعضی از بازیها آدم به ایرادات گرافیکی برمیخوره، که واقعا باورنکردنی هستن. درسته ما میگیم طراحی گرافیک Caverna خوبه و طراحی گرافیک Race for The Galexy خیلی بده، ولی خب وقتی یه بازی از لجاظ ظاهری و کیفیت تولیدی بی نقصه و یه ایراد بزرگ گرافیکی توش پیدا میشه – ایرادی اونقدر مهم که میتونه باعث بشه درصد خوبی از آدمها نخوان این بازی رو بچینن رو میز – اون وقته که خون آدم به جوش میاد. ایرادی که در طول پروسه طراحی بازی اگه از هر بچه بالای شش سالی میپرسیدن بهشون میگفت. ایرادی که هیچ توجیهی نداره و فقط باعث تاسفه. در همه جای بازی نوشتهها اونقدر ریز نوشته شدن که باید کارتها رو تا یک وجبی صورتتون بیارید تا بتونین اونها رو بخونین. بدتر از اون اینکه یه سری کارت ساختین و چیدین روی میز و اگه بخواین اونهارو بخونین باید صورتتون رو تا یک وجبی میز بیارید پایین. شاید من خیلی پیر شدم و چشمام سو نداره، شایدم تصور طراح این بوده که این روزها گوشی موبایل همه دوربین داره و میتونن به سادگی از تکتک کارتها عکس بگیرن و توی عکس 4x زوم کنن. شما خودتون قضاوت کنین.
عکسی که مشاهده میکنین تصویر یکی از کارتهای بازی در دست بنده حقیره. من یه انسان با دستهایی متوسط هستم. همونطور که میبینین کل ارتفاع پاراگراف توضیحات کارت هم اندازه یک بند انگشت منه…
نقاط قوت |
نقاط ضعف |
زمان کوتاه بازی | زمان کوتاه بازی |
بازی در عین سادگی به شما این امکان رو میده که تصمیمات پیچیده بگیرید. | سایز نوشتهها خیلی کوچک |
تصویرسازی متفاوت و دوست داشتنی | |
نامتقارن بودن تمدنها مختلف باعث میشه که بازی هرکسی با دیگری متفاوت بشه. |
پیشنهاد
نهایتا این بازی رو به شدت پیشنهاد میکنم به همه اهل فن که وقت کمی دارن، یا کسانی که با این تفریح فوقالعاده آشنا شدن و حالا میخوان یکم تجربههای پیچیدهتر داشته باشن، این بازی براشون شروع بسیار خوبیه. ظاهر زیبا و گوگولی بازی هم باعث میشه که بازی برای همه سنین جذاب باشه. فقط اینرو در نظر داشته باشید که این از اون دست بازیهاست که نوشته زیاد داره؛ اونم نوشتههای ریز…
سلام.
خسته نباشید.
یه پیشنهاد داشتم.
میخواستم اگر لطف کنید یه چندتا بازی تک نفره هم معرفی کنید برای وقت های تنهایی…
سلام. بحث بازیهای تک نفره بحثیه که من خیلی دلم میخواد مشروح راجع بهش بنویسم. ولی اگه بخوام بصورت لیستی بگم، اینهاست:
https://boardgamegeek.com/boardgame/43570/friday
https://boardgamegeek.com/boardgame/96848/mage-knight-board-game
https://boardgamegeek.com/boardgame/156336/onirim-second-edition
https://boardgamegeek.com/boardgame/143405/sylvion
البته Mage Knight فقط یکنره نیست ولی یک نفرهش خیلی خوب از آب در آومده.
بازتاب هارومیز – سهگانه دونفره، مادام و موسیو
بازتاب هارومیز – Azul؛ به رنگ فیروزهای شبهای نیشابور