دیگه GenCon شروع شده و کل اخبار بازیهای رومیزی معطوفه به این ماجرا! یکی از جذابیتهای این رویداد اینه که همه چشم انتظارن ببینن که ناشرین مختلف چی از آستینشون در میارن و چجوری قراره مخاطبا رو شگفتزده کنن. یکی از این ناشرینی که مدت زیادی هم نیست که کارشو آغاز کرده Restoration Games هست که به چند دلیل خیلی محبوب شده: اول اینکه سرپرست بخش طراحیش کسی نیست جز راب دِیویو Rob Daviau خالق سیستم لگسی و طراح بازیهای پرافتخاری مثل ریسک لگسی، پندمیک لگسی و … دوم هم اینکه این شرکت کارش اینه که بازیهای کلنگی مربوط به دههی ۷۰، ۸۰ و ۹۰ میلادی رو برداره و بکوبه و از نو بسازه و تبدیل کنه به بازیهای مدرن و درست درمون!
این شرکت قراره امسال با سه تا بازی در GenCon حضور داشته باشه. اولیش یه بازی مسابقهای با عنوان Downforce (از دههی ۹۰)هستش، دومی هم یه بازی کارتی با عنوان Indulgence (از دههی ۸۰) و سومی که امروز بیشتر میخایم بررسیش کنیم یه بازی استنتاجی با مکانیزم خاص تشخیص صداست با عنوان Stop Thief! که نسخهی اولیهاش در سال ۱۹۷۹ منتشر شده بوده، یعنی ۳۸ سال پیش!
«دزدو بگیر» یه بازی استنتاجیه که بازیکنا رو در نقش پلیسهایی قرار میده که میخان در طول بازی بیشترین دزد رو دستگیر کنن. سیستم این بازی مثل اسکاتلند یارد نیست که یکی دزد باشه و بقیه پلیس، در واقع اصلا بازی همکاری نیست و کاملا رقابتیه. دزد توی این بازی توسط یک App کنترل میشه. در ابتدای بازی همه بازیکنا (پلیسها) در میدون مرکز شهر قرار دارن. اپِ بازی اعلام میکنه که دزدی در کدوم بخش شهر رخ داده. بازیکنا با بازی کردن کارتهایی که هرکدوم یه عدد رو نشون میدن، در نقشه بازی حرکت میکنن و سعی میکنن که با منطق و یا گاهی شانسی حدس بزنن دزد کجاست. البته این بیمزهترین بخشهای این بازی بود، اصلش چیز دیگهایه!

کارتهای پلیس و دزد
گوش کردن به سرنخهای صوتی، باحالترین و خاصترین بخش این بازیه: هر بازیکن توی نوبتش میتونه از نرمافزار بازی درخواست سرنخ کنه. در این حالت نرمافزار یه صدایی پخش میکنه، مثلا صدای پا، یا صدای در، یا صدای آژیر و غیره. این صداها محدوده حرکت دزد رو برای پلیسها محدودتر میکنه. چون دزد فقط از نقاط قرمز شروع میکنه و در ادامه حرکتش، فقط روی نقاط مشکی میره. نتیجتا کمکم میشه استنتاج کرد که دزد کجا میتونه باشه. هر بازیکن میتونه توی نوبتش حدس بزنه که دزد کجاست، برای اینکار کافیه که شماره اون محل رو (بدون اینکه لازم باشه به دیگران اعلام کنه) توی اپ وارد کنه. اگه درست گفته باشه و اپ تاییدش کنه، دزد رو دستگیر میکنه و جایزه تعیین شده رو بدست میاره و اگر اشتباه کرده باشه باید هزار دلار پرداخت کنه!

پلیسها در راه اعمال قانون
قاعدتا نسخه اصلی این بازی در ۳۸ سال پیش، اپ نداشته! ولی راستش رو بخاین چیزی داشته که بیشتر از یه اپ باحال بوده: یه دستگاه تو مایههای دستگاه کارتخونِ امروزی، با یه صفحه نمایشگر داغون و یه اسپیکر که بیشتر شبیه رنده است و دکمههای عددی شبه ماشین حساب! فقط تصورشو بکنین که از دید مخاطبای اون موقع، بودن یه همچین تکنولوژی(!) توی جعبهی بازی چقدر هیجانانگیز و باحال بوده!

کاور فوق هیجانانگیز نسخه اصلی
البته توی نسخه فعلی که این دستگاه رو نذاشتن، ولی توی اپ بازی یه گزینه Retro داره که باهاش با صداهایی مشابه همون نسخهی عهد تیر و کمون میتونین بازی کنین، و البته بُرد مربوط به اون نسخه رو هم گذاشتن تا عملا پکیج بازی تبدیل بشه به یه ماشین زمان برای شوت شدن به ۴۰ سال پیش!

نسخه اصل بازی
دزدو بگیر، تمام ویژگیهایی که یه بازی سبُکِ خانوادگی لازم داره رو با خودش همراه داره: مقدار کم و مناسبی از هیجان، رقابت، سرگرمکنندگی، شگفتزدگی و نوآوری! بازی حتی در نسخهی بهبود یافتهاش، خیلی هم تکرارپذیره، چون هر پلیس توی این بازی دستِ کارتهای خودشو داره و بازی از این نظر کاملا نامتقارنه. کاری که راب دیویو و همکارانش در Restoration Games میکنن و دیدگاهی که در این مورد دارن خیلی جذاب و دوستداشتنیه، علیالخصوص با شعار بامزهای هم که دارن:
«تمام بازیا، سزاوار یه نوبت دیگه هستن!»
دمشون گرم. کارشون به نظرم خیلی درسته.