در میان جنگل انبوه باواریا – واقع در ایالت بایرن آلمان – مسیری است که به «جادهی شیشهای» شهرت داره. در طول این مسیر به موزه، گالری و کارگاههای شیشهسازی زیادی برخورد میکنید. کارگاههایی که سنّت و هنر هفتصد سالهی خودشون در شیشهسازی رو سینه به سینه منتقل کردن و حالا برای بازدید عموم بازند و مبدل به بخشی مهم از جاذبههای توریستی شدن.
شیشه سازان همچنان شیشهی گداخته رو – که ظاهری شبیه به عسل داره – به وسیلهی پیپ بلند خودشون از کوره بیرون میکشن، و با چرخاندن، تاب دادن و دمیدن، به شکل مورد نظرشون درمیارن. یه جورایی بیشتر شبیه به جادو است تا صنعت! از اون جایی که این هنر توسط هیچ دستگاهی قابل جایگزین نیست، سنت دمیدن در شیشه با دقتی هر چه تمامتر حفظ شده و ادامه داره. بازیای که امروز معرفی میکنیم، «اووه روزنبرگ» (Uwe Rosenberg) آلمانی در ستایش از این همین سنت، طراحی کرده.
کلیت بازی
جاده شیشهای یه بازی مدیریت منابع (Resource Management) است برای یک الی چهار نفر که به ازای هر بازیکن بیست دقیقه به زمان بازی اضافه میشه. برنده، بازیکنی است که در انتهای بازی بیشترین امتیاز رو داشته باشه. برای کسب امتیاز شما میبایست ساختمان بسازید و برای ساخت و ساز نیازمند منابع مختلفی هستین. ارزشمندترین منابع در بازی شیشه و آجر و جز اینا منابع دیگه، چوب، خاک رس، آب، ماسه، غذا و زغال چوب هستن.
بازی شامل چهار دور (راند) ساخت و سازه که در هر کدوم از اونا، هر بازیکن سه نوبت داره و در نوبتش تنها یک کارت متخصص بازی میکنه (در واقع کل بازی دوازده نوبت یا به عبارت بهتر بازی کردن دوازده عدد کارته). این متخصصین از چوب بُر و نجار گرفته تا ارباب فئودال، یا برای شما منابع تولید میکنن یا ساختمان میسازن.
در ادامه میریم سراغ دو موردی که به نظر نگارنده، بازی Glass Road رو از بازیهای هم سبک خودش – سبک اروپایی / Eurogame – به ویژه بازیهای دیگه «اووه روزنبرگ» متمایز کرده.
تعامل بین بازیکنان
در ابتدای هر دور از بازی، بازیکنا از بین پانزده کارت متخصصین یکسانی که دارن، پنج عدد رو مخفیانه انتخاب میکنن. حالا در شروع هر یک از سه دور، یکی از این پنج کارت رو همزمان به پشت بازی میکنن (بازیکنا همچنان نمیدونن که دیگری چه کارتی بازی کرده). با شروع از نفر اول، هر بازیکن به نوبت کارت خودش رو برمیگردونه و کارهای اون کارت به خصوص رو انجام میده. نکته اینجاست که هر کارت متخصص دو قابلیت داره ولی، بازیکنی که در نوبتش کارت رو بازی کرده تنها در صورتی میتونه هر دو کار رو انجام بده، که هیچ بازیکن دیگهای اون کارت به خصوص رو در دستش نداشته باشه. در غیر این صورت بازیکن یا بازیکنایی که همون کارت رو در دستشون دارن، کارت رو بازی میکنن و حالا اونا و بازیکنی که نوبتشه، هر یک جداگانه، تنها یکی از دو کار رو انتخاب کرده و انجام میدن. دقت کنید که کارت باید در دست بازیکن باشه تا رو کنه وگرنه اگه خودش هم، همون کارت رو به پشت بازی کرده، تا نوبتش صبر میکنه و بعد کارت رو میشه.
از اون جایی که تنها سه کارت از پنج کارت انتخابی رو میتونید خودتون بازی کنید. برای این که دو کارت دیگه رو بتونید بازی کنید و همزمان جلوی کارآمدی متخصصین دیگران رو بگیرید، باید «بازی خوانی» خوبی داشته باشید و حدس بزنید که کدوم بازیکن در این دور ممکنه کارت مورد نظر شما رو بازی کنه. در عین حال، به دنبال این هستید که خیلی بازی «قابل پیش بینی» نداشته باشید، که این بلا سر خودتون نیاد…
چرخ تولید
حالا میرسیم به اصل ماجرا! هر بازیکنی دو چرخ تولید داره که مشخص میکنه از هر کدوم از منابع، چند واحد موجود داره (چرخ تولید بالایی مربوط به شیشه و پایینی مربوط به آجر هستش). روی هر کدوم از این چرخها دو عدد پس زمینه قهوهای دارن (اعداد 0 و 3). هر گاه جلوی این دو، هیچ منبعی وجود نداشته باشه، این چرخ به همراه عقربههاش در جهت عقربههای ساعت حرکت میکنن تا جلوی یکی از این دو حداقل یک منبع قرار بگیره. برای درک بهتر و بصری این موضوع، عکس بالا رو ببینید: در تصویر شمارهی 2، یک واحد به ماسه اضافه شده، به همین دلیل جلوی عدد 0 با پس زمینه قهوهای دیگه هیچ منبعی وجود نداره. پس همون طور که در تصویر شمارهی 3 میبینید، عقربههای چرخ تولید در جهت عقربههای ساعت حرکت میکنن و در نتیجه حالا بازیکن یک واحد شیشه داره ولی ماسه و غذا صفر شدن.
در واقع شما – به صورت خودکار – منابع اولیه رو تبدیل به منابع مهم (آجر و شیشه) میکنید. در ادامه این منابع مهم آجر و شیشه هستن که در ساخت و ساز ساختمانهای ارزشمند و امتیاز آور به کار شما خواهند آمد.
موخره
هر بار که نگارنده یک بازی جدید از جناب «اووه روزنبرگ» بازی میکنه، انگار که روایتی جدید از زندگی روستایی و دلمشغولیهای اون رو داره تجربه میکنه. درسته که فضای بازیها نزدیک به هم هستن، ولی روزنبرگ همواره سعی کرده با خلاقیت و به کار گیری مکانیسمهای جدید، تجربهی جدیدی برای مخاطب خلق کنه.
بردگیم Glass Road در سال 2013 به بازار اومد، یعنی همزمان با بازی مهم دیگری به طراحی روزنبرگ با نام Caverna. از اون جایی که Caverna موفقیت خیره کنندهای داشت، متاسفانه Glass Road تحت الشعاع این موفقیت چندان به چشم نیومد. به هیچ عنوان نیمخام این دو بازی رو با هم مقایسه کنم. تنها این نکته رو باید بگم که اگه Glass Road با فاصلهای بیشتر از Cavenra منتشر میشد، مطمئناً خیلی بیش از این، یا به عبارت بهتر، اون میزانی که سزاوارش هست، دربارهی بازی صحبت میشد.
فکر نمیکنم دربارهی چالش کانونی بازی، یعنی مدیریت منابع توسط «چرخ تولید» و هوشمندانه بودن اون، نیازی به توضیح بیشتر باشه. در عین حال برای این که تجربه بازی بیشتر دستتون بیاد این موقعیت رو تصور کنید: نوبت با شماست و نیاز دارید کارتی رو بازی کنید و با توجه به روند بازی مطمئنید که یکی از حریفان هم اون کارت رو در دستش داره. از طرفی میدونید که هم شما و هم حریفتون، شدیداً نیازمندید که هر دو قابلیت کارت گفته شده رو بازی کنید. کمی به چشمان حریف خیره میشید. آیا او هم متوجه این مسئله هست و در همین نوبت کارت رو بازی میکنه؟ دل به دریا میزنید و کارت مورد نظر رو بازی میکنید. از اون جایی که حریف یاد شده، همون کارت رو از دستش بازی نمیکنه، نفسی راحت میکشید. غافل از این که فقط شما دو نفر نبودید که متوجه این نیاز مبرم بودید و یکی از بازیکنای دیگه با زهرخندی بر لب، کارت رو از دستش بیرون میاره و به شما نشون میده… تنها واژهای که به ذهنتون میرسه رو به زبون میارید: مفت خور!
دانلود نسخه دیجیتال بردگیم Glass Road
سلام و ممنون از معرفی این بازی. جایی رو میشناسید که الان این بازی رو موجود داشته باشن برای فروش؟
سلام
ممنون از لطف شما. در حال حاضر خیر، متاسفانه موجود نیست
خیلی ممنون …
هیچ وقت اینقدر جدی به این بازی نگاه نمیکردم .
رفت توی لیست که ایشا… فرصت بشه دست به گریبان مسافرهای خارجه بشیم !
گوگل پلی میگه که در کشور شما قابل دسترسی نیست!