به دومین اپیزود از پادکستهای رومیز خوش آمدید.
این اپیزود سطحش کمی گیمریتر است و بیشتر مناسب حال علاقمندانی است که اگر یک بازی زیر ۳-۴ ساعت طول بکشد اصلا از کنارش هم رد نمیشوند و حاضرند تا بدون جرعهای آب و لقمهای غذا، نیمی از شبانهروز را پای میز بازی بگذرانند و آخ هم نگویند!
در این اپیزود من و امیر آئین از بردگیمهای طولانی میگوییم و اینکه تجربهی چنین هیولاهایی چه تفاوتی با تجربهی بازیهای کوتاهتر دارد.
در ابتدا من از ژانر فانتزی و بازیهای کمپینی و علیالخصوص Descent میگویم و یادی میکنم از لذت خزیدن در اتاقهای تاریک دخمهها و غارهای نمور و معابد سوت و کور و جنگلهای پر از طلسم! و در آن میان تقدیری هم به جا میآورم از «تاس» عزیز که چنین لحظات به یادماندنی را برای ما در این قبیل بازیها خلق کردهاست.
سپس امیر از دو بازی تمدنسازی طولانی یعنی Sid Meier`s Civilization و Through the Ages میگوید و این دو بازی را از منظر نسبت زمان به فان با هم میسنجد.
تصاویر مرتبط را هم در ادامه آوردهام که حین شنیدن ببینید و تصوری از موضوع در ذهن داشته باشید:
برای اپیزودهای بعدی اگر پیشنهادی دارید حتما در کامنتها مطرح کنید!
فایلی که وهس دانلود گذاشتین مطمئنین درسته؟
مرسی خسته نباشید واقعن ، یه نیمچه حس حماسی گونه رو تو legends of andor تجربه کردیم که قطعن حس descent رو نداره ، ولی چیزی بود که واقعن قبل از هر بار تاس انداختن ، استرس و هیجان رو میشد تو تمام بازیکنها دید ، مخصوصن نبرد آخر
منم بدجور منتظر منتظر lord of the rings جدیده هستم با اینکه میدونم احتمال اینکه بتونم بازیش کنم کمتر از 1 درصده ولی کماکان منتظریم 🙂 بیاد که حداقل شما بگیرید و حالشو ببرید
سلامت باشین.
من هم با آندور خیلی صفا کردم. به نظرم به اندازه یک بازی خانوادگی حس اپیک داره.
سلام من توی city of horror هم خیلی حال کردم لطفا یه ویدئو درباره اون بزارین با مقاله اون حس منتقل نمیشه
از کجا پیداش کردی
از دبی برام اوردن
سلام
خیلی منتظر چینین پستی از رومیز بودم. بالاخره گذاشتید.
منظورتون از بازی تکامل یافته Descent آیا The Lord of the Rings: Journeys in Middle-earth بود؟
سلام. مرسی
بله همونه
خسته نباشید هر دو امیر عزیز ،
اتفاقا همین چند روز پیش یه تجربه ی شش ساعته ی رایزینگ سان داشتیم که بسیار چسبید و جای همگی خالی بود. ولی جالب اینجا بود که هیچکدوممون نفهمیدیم شش ساعت یکجا نشستیم و بازی کردیم. بهترین بازی ها اینطور بازی هایی هستن که شما گذر زمان رو متوجه نشی در هنگام بازی. مخصوصا اگر بازی سنگین و طولانی باشه، این مهم تر میشه ، چون اگر یک نفر خیلی بخواد فکر کنه و بقیه بیخودی منتظر باشن حوصله همه سر میره و هی ساعت رو نگاه میکنن. ولی اگر توی زمان فکر بقیه بازیکن های دیگه بتونن کار مفیدی بکنن و یا با بازیکنی که نوبتشه بتونن بحث کنن و متقاعدش کنن که کاری رو بکنه که به نفع اونها باشه این قضیه رو جالب تر میکنه. توی بازی رایزینگ سان مثلا این رو ما داشتیم که همه سعی میکردن توی نوبت بقیه کار مفیدی بکنن برای خودشون و واقعا تجربه ی دلنشینی بود از نفهمیدن گذر زمان.
موفق باشید
به نظرم همبازى خوب و پايه و گيك براى اينجور بازيا از همه چيز واجب تره!مثلا تو بازى TTA كسىايى نباشن كه بخوان هر turn با سوالايى مثل “خوب الان چجورى بايد جنگ كنم؟!””الان علمم چندتا ميره بالا؟؟”نظم ذهنيتو بهم بزنن!واقعا حال آدم گرفته ميشه وقتى ميبينه بعد ٤ ياعت بازى هنوز همبازياش دارن سوالاى چرت و مسخره ميپرسن!و اينكه تو بازياى dungeon crawl كه بهترينش براى من gloomhaven بوده بايد همه بازيكنا در يك سطح باشن،و بازيكنى نخواد آلفا پلير باشه،اونوقته كه لذت واقعى رو ازون بازى ميشه برد!
100 دلار چجوری میشه 400 میلیون؟!
لطفا یه پادکست هم درباره ی gloomhaven بذارین
400,000,000 = 4,000,000 * 100
دانلودش کو؟
سلام
چرا لینک دانلود نذاشتین؟
سلام آقای سلامتی…
به جرعت میتونم بگم که کرک و پرام ریخت بس که از توضیحات و توصیفات شما و آقا امیر قند تو دلم آب شد. من واقعا حسرت میخورم که چرا زودتر با دنیای بردگیم آشنا نشدم.
امیدوارم همیشه تو زندگیتون موفق باشید…
سلام و سپاس از شما
سلام به شما عزیزدل
عاغا یه سوالی : آیا Dead of Winter انقدر بازی ضعیفیه که هیچ نقدی صحبتی ازش نمیکنید ؟ خداییش در حقش جفا کردید این چندوقته … ایشالا یه خائن تو همین بازی بزنه دهنتون رو ….