من یه غولم!
مطمئنم که قبلا هم اینو گفتم. غولا یه خاصیت مشترک با آدما دارن: احساسات. البته این احساسات یه کمی متفاوت هم هست. یه کمی! حالا برات توضیح میدم چرا.
همین اول اینو بگم که این نوشته بر علیه یه مقاله از وبسایت فخیم Geek and Sundry هست و من کاملا با این مقاله مخالفم. مخالفم آقا! مخالفم خانوم!
این مقاله ای که میگم راجع به باختن توی بازیهای رومیزیه. نوشته که چه طوری میتونی با باختن کنار بیای!
[وی میخندد و غلت میزند و هارت هارت باز هم میخندد و صداهای ناجوری میدهد.]
باختن مگه کنار اومدن داره؟ اصلا چرا باید ببازم؟!
بذار اصلا نکته به نکته بگم. سه تا نکته بیشتر نیست. باهام راه بیا.
نکتهی اول: « قبول کن که احساساتت درسته.»
یعنی اینکه اگه ناراحت شدی یا عصبانی شدی، خب عیبی نداره! ناراحتی دیگه! باختی بدبخت!!!
خب تا اینجاش که مشکلی نیست. واقعا اگه باختی که باختی دیگه. حقته که عصبانی باشی. اصلا عصبانی باش و در این عصبانیت جر بخور. مشکل اصلی اینه که گفته «برو یه دوری بزن، یه هوایی بخور.»
[وی بر و بر در دوربین نگاه میکند.]
ایده ی تخصصی اینجانب: بزن تو گوش برنده. آنچنان که نای و دندانش بر هم آید و نفس به شماره افتد.
خالی میشی. حتی ممکنه با اینکه بازی تموم شده، بازی رو ببری.
نکتهی دوم: «فقط یه بازیه.»
[وی جامه برتن دریده و سر به بیابان میگذارد و سپس آژانس گرفته و برمیگردد تا باقی گفتارش را ادامه دهد.]
میفرماید که «بازی سر مرگ و زندگی که نیست و یا قرار نیست خونه ی خودت رو از دست بدی و یا حتی قهوهی قجری که نمیخوری!» و در ادامه مینگارد که «توی بازیهای نقشآفرینی همین اوضاع خراب تو ممکنه باعث به وجود اومدن صحنههای دراماتیک و یا حتی خندهدار خیلی خوبی توی بازی بشه.»
[وی با همان آژانس به بیابان برمیگردد و تعدادی غول دیگر را کتک زده و پیاده باز میگردد.]
چرا سر مرگ و زندگی نیست؟ من خودم سه بار لوزهی چپم رو از دست دادم فقط برای اینکه تاسم دو نیومده.
پیشنهاد تخصصی یک غول: بزن تو گوش برنده. آنچنان که موی به سر نماند و قاشق به حلق اندرش درآید.
نیشکر از عرض خورده هرکی که بخواد به صحنهی دراماتیک تو بخنده.
نکتهی سوم: «از شادی دیگران لذت ببر.»
میخوام هزار سال شاد نباشن دیگران.
میفرماید که «حسود نباش. شادی را در لبخند دوستانت ببین. به آنها تبریک بگو و آنگونه رفتار کن که دوست داری در هنگام پیروزی با تو برخورد شود.»
دوباره همین خط رو با صدای اون خانومه که طالعبینی ماهانه میگه بخون. «تو با شخصی آشنا خواهی شد که در راه موفقیت تو را کمک خواهد کرد و سپس با او ازدواج میکنی و سه تا بچه خواهی داشت.»
نه واقعا خوشحالی ایشان برای من چه فایدهای داره؟!
میرم سر اصل مطلب: عربده بزن؛ شیون بنما؛ سلام مرا برسان و بزن تو گوشش! آنچنان که لبخند بر لبان و آب در دهان و اسید بر شکمبان او خشک گردد و قوزک پا بر مویچهی چشمانش بوسه زند.
آخیش. داشت بهم فشار میومد از بس احساسات خودمو کنترل کردم. فکر کنم دیگه لازم نباشه تفاوتی که اون بالا گفتم رو توضیح بدم.
سلام آرش غول آسا
به خدمتت عرض کنم که بازی توش کلمه باختن هست و هر شکستی مقدمه ی پیروزی است.
حرص نخور بیا بازی کنیم.
بااااااااااااااااااااااازی
من «بردی» بلدم فقط :)))))
بررررررردی!
عالی بود آرش جان. عالی…
جا داره از کامبیز هم تشکر کنیم بخاطر اینسپایر کردنت به این نوشتن این مطلب… هار هار هار…
اقا جان باخت نمک زندگیه :))))
من فشارم بالاست. نمک برام ضرر داره. :))
من هیچ وقت نتونستم با باختن کنار بیام و یا وسیله میشکستم یا خود خوری و یا دعوا با برنده… الانم که سی سالمه نمیتونم با باخت کنار بیام و ترجیح میدم هیچ بازیی نکنم دیگه.. حس تحقیر شدن بدی بهم دست میده
وای ! کریم! تو مسلمون نیستی!
من فقط بازی هایی رو بازی میکنم که مطمعنم توش برنده میشم😁😆😂
آرش جان اگه پدرت برد بازم میتونی بزنی گوشش؟