رومیز لوگو
0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

سه‌گانه نوروزی؛ تو عید بازی کردیم

مقدمه

بر خلاف سه‌گانه‌هایی که تا بحال معرفی می‌کردم، ایندفعه وجه اشتراک بازی‌ها مکانیسم یا ویژگی‌های خود بازی نیست. ماجرا اینه که ما تو نوروز ۹۶ یک هفته تعطیل بودیم و تو این یک هفته خیلی بازی کردیم. تو بازی‌هایی که در نوروز امسال امتحان کردم، سه تا بازی جدید بود که هر سه اون‌ها به شدت بهم چسبید و باعث شد هر کسی رو هرجا گیر می‌ندازم مجبورش کنم یکی از این سه بازی رو باهام بازی کنه. بازی‌های Chinatown، Memoir 44 و Two Rooms and a Boom اونقدر باهم فرق می‌کنن که فکر می‌کنم تو تاریخ مقاله‌های مربوط به بردگیم، اولین باره که در یک لیست کنار هم معرفی می‌شن. این بازی‌ها نوروز ما رو ساختن و جا داره که به همگان معرفی بشن.

 

روز سال تحویل، ما بودیم و خواهر گرام.

Memoir 44

 

بعد از دیری‌ری‌ری‌ری های مرسوم و روبوسی‌های عیدانه، کسی که بهمون عیدی نداد، گفتیم خودمون از خجالت خودمون در بیایم. دو سه روز قبلش‌ هم تازه بازی Memoir 44 رسیده بود دستم و هنوز امتحانش نکرده بودم. ولی خب مطالعاتم خبر از این داشت که قراره با یک بازی هیولا روبرو بشم. نشستیم به خوندن دفترچه قوانین. این بازی تو فضای جنگ جهانی دوم اتفاق میوفته و بازیکن‌ها در سناریو‌های مختلف، در نقش متفقین و متحدین با همدیگه رقابت می‌کنن. خود دفترچه پیشنهاد کرده بود دفعه اول سناریو شماره ۱ رو امتحان کنیم و ما هم گفتیم چشم…

بیشتر از اینکه بخوام وارد قوانین و چگونگی بازی بشم، می‌خوام راجع به تجربه‌ای که داشتیم صحبت کنم. این بازی رو به همه جزییاتش سر فرصت می‌بریم زیر ذره‌بین. سناریو اول در مورد اولین حمله هوایی نیروهایی انگلیس به پُل پگاسوس ئه. حمله‌ای که عملیات نورماندی رو در روز ششم ژوئن سال ۱۹۴۴ کلید زده. در نیمه‌شب پنجم ژوئن، نیروهایی هوایی به فرماندهی سرگرد جان هاورد سوار شش عدد هواپیما گلایدر هورسا شدن و با چتر نجات، چندصد متر اونطرف‌تر از رودخانه اورن فرود آمدن. اکثر نیرو‌ها در فاصله‌ای کمتر از ۵۰ متر هدف فرود امدن و با غافلگیر کردن نیروهای آلمانی طی کمتر از ۱۰ دقیقه پل‌های پگاسوس رو تحت کنترل خودشون در آوردن. در طی این عملایت موفقیت آمیز ستوان دن برادریج و فرد گرین‌هالگ جان خود را از دست دادند.

 

نه من خوره تاریخ جنگ جهانی نیستم. این اطلاعاتیه که در دفترچه بازی بهش اشاره می‌شه. عجب موضوعی. عجب داستانی. صبر کنین ببینیم… خب این جنگ رو آلمان‌ها باختن مگه نه؟ بدجوری هم باختن و پل‌ها رو تو ۱۰ دقیقه از دست دادن. خب؟ پس چجوری باید بازی کنیم؟ این سوالاتی بود که پیش اومده بود و بعد با دیدن چیدمان مهره‌های بازی جوابش رو گرفتیم. بعله آلمان‌ها قراره این جنگ رو ببازن. بازی به شدت به نفع نیروهای انگلیسه و هیچ کاری هم نمی‌شه کرد. شاید فکر کنید خب همچین بازی‌ای که از قبل برنده بازی مشخص‌ باشه چه مزه‌ای داره؟ من هم دقیقا همین فکر‌ها توی سرم بود. ولی تقریبا وسطای بازی بود که خلاقیت بی‌نظیر بازی مثل یک رعد و برق زد بهم و منقلب شدم. من در نقش آلمان بودم و وسط‌های بازی، وقتی به نقشه و حمله شدید و همه‌ جانبه خواهرم نگاه می‌کردم، احساس کردم به شدت تحت فشارم. نمی‌فهمیدم این همه سرباز یهو از کجا پیداشون شده و هر طرف دعوا رو میچسبیدم یک طرف دیگه ول می‌شد. حمله نیرو‌ها رو از دور میدیدم و می‌دونستم که این یک جنگ باخته‌ست. این دقیقا همون چیزی بود که بازی می‌خواست من تجربه کنم. بازی می‌خواست حس غافلگیر شدن آلمان‌ها رو به من انتقال بده. حس مبارزه در یک جنگ باخته. باختن توی این بازی یکی از هیجان‌انگیز‌ترین و متفاوت‌ترین تجربه‌هایی بود که تو بازی‌های رومیزی داشتم.

 

بعد از بازی کردن سناریو اول به سرعت سناریو دوم رو چیدیم و بازی کردیم. در طی هفته اول نوروز، هرجا یک نفر بیکار پیدا شد نشست پای بازی Memoir 44 و یک تجربه بی‌نظیر رو تجربه کرد. درسته که بازی در حقیقت دو نفره‌ست، ولی بصورت تیمی و همفکری بازی کردن هم خیلی حال می‌ده و می‌تونم بگم تجربه بهتری از بازی یک به یک داره. واقعا بی‌نظیره.

 

سوم فروردین، ساعت ۱۰ شب، منزل آقا کامران

Two Rooms and a Boom

 

در ادامه با جمعی از دوستان خونه آقا کامران جمع شده بودیم و خزعبل تحویل همدیگه می‌دادیم. اینا نشستن فوتبالشون رو دیدن و با فریادهاشون مغز ما رو خوردن. بعد فوتبال گفتیم دور هم بازی کنیم ولی خب تعدادمون خیلی زیاد بود و به صراط هیچ بازی‌ای مستقیم نمی‌شد. یادم افتاد که بازی Two Rooms and a Boom رو همراه خودم دارم و این بازی تا ۳۰ نفر رو جواب می‌ده. باز کردیم و شروع به خوندن قوانین کردیم. همینطور که بازی رو برای بچه‌ها توضیح می‌دادم برق ذوق توی چشم‌هاشون هیجا‌ن‌زده‌ام می‌کرد.

این یک بازی هوشمندانه تو سبک مافیا‌ئه. یادتون میاد مافیا رو؟‌ یه بار دل و رودش رو براتون ریختم بیرون. اما تو این بازی تفاوت‌های زیادی وجود داره. قضیه اینه که یک سری کارت قرمز داریم و یک سری کارت آبی. کارت‌ها رو تصادفی بین آدم‌ها تقسیم می‌کنیم. هرکسی می‌دونه که خودش متعلق به چه تیمیه ولی از هویت بقیه خبر نداره. یکی از بازیکن‌های تیم قرمز کارت بمب داره و یکی از شخصیت‌های تیم آبی کارت رئیس جمهور. بازیکن‌ها بین دو اتاق تقسیم می‌شن و بازی رو شروع می‌کنیم. بازی طی چهار راند انجام می‌شه که هر راند زمان کوتاه‌تری از راند قبلی داره. راند اول چهار دقیقه، بعد سه دقیقه، بعد دو دقیقه و راند آخر فقط یک دقیقه‌ست. درست مثل زمان انفجار یک بمب. در آخر هر راند دو نفر از هر اتاق انتخاب می‌شن و به اتاق دیگه می‌رن. هدف تیم قرمز اینه که در راند آخر بازی بمب و رئیس جمهور تو یک اتاق باشن. منطقا هدف تیم آبی اینه که اخر بازی رئیس جمهور و بمب تو دو اتاق مجزا باشن.

 

بازی رو شروع کردیم و یکم طول کشید تا بفهمیم ماجرا چیه. ولی وقتی متوجه شدیم… تا حالا تو ۱۰ دقیقه بازی انقدر استرس، هیجان و پیچیدگی رو یکجا تجربه نکرده بودیم. بعضی‌ها کارت‌هاشون رو به هم نشون می‌دادن. بعضی‌ها تو این اتاق یک حرف می‌زدن و می‌رفتن توی اتاق دیگه حرف دیگه‌ای می‌زدن. یه بازی فوق‌العاده با کلی شخصیت‌های جدید و متنوع که می‌تونه بازی رو خیلی پیچیده‌تر و هیجان‌انگیزتر کنه. واقعا بی‌نظیره.

 

چهارم فروردین، ساعت ۱:۳۰ بامداد، هنوز منزل آقا کامران

Chinatown

 

آخر شب شد و اکثر بچه‌ها رفتن خونه‌هاشون. ولی خب ما هنوز کرم بازی داشتیم و تو کیف من یک بازی دیگه هم بود که می‌تونست سرگرممون کنه. شش نفر بودیم که یکی پیله کرده بود بره بشینه Dota بازی کنه. ما هم از خدا خواسته، پنج نفری بازی Chinatown رو چیدیم و شروع به بازی کردیم. قطعا یکی از بهترین ویژگی‌های این بازی سادگی قوانینشه. در عرض ۳ دقیقه بازی رو برای همه توضیح دادم و شروع کردیم.

تو بازی Chinatown هدف پول درآوردنه. هدف اینه که زمین بخریم، توش مغازه بسازیم و پول در بیاریم. آشنا نیست؟ ۸۰ ساله که به زور مارو می‌شونین پای بازی مزخرف مونوپولی به این امید که قراره یه بازی اقتصادی خوب باشه. ولی خب ساعت‌ها و ساعت‌ها نشستیم پای بازی، و غیر از یک نفر که داره لذت می‌بره، بقیه همه خودشون رو می‌خارونن. اما تو بازی چاینا‌تاون ازین خبر‌ها نیست. بازی طی شش راند پر اتفاق و تنش انجام می‌شه و در هیچ لحظه‌ای هیچ‌کس بیکار نیست. همه مراحل این بازی بصورت همزمان انجام می‌شه و این باعث می‌شه تجربه خیلی پر هیجان‌ای داشته باشه.

 

قبلا امیر راجع به بازی مفصل صحبت کرده. فقط بگم که نکته جالب این بازی نسبت به بازی‌هایی که تبادل و معامله دارن، اینه که واقعا در طی بازی اینکه بهترین زمین‌ها یا بهترین مغازه‌های رو داشته باشین باعث بردتون نمی‌شه. تو این بازی خیلی مهمه که قدرت مذاکره داشته باشین. و این واقعا بی‌نظیره.

امیر آئین
امیر آئین

سی سال اول با افتخار به بازی گذشت. حالا یا بازی کردن پای کامپیوتر، یا پای پلی‌استیشن، یا تو گیم‌نت، یا پشت میز بازی. برنامه سی سال دوم اینه که کمی بیشتر تو این سرگرمی فرو برم. ولی این رو یادتون باشه، اگه من فرو برم، تنها نمی‌رم، همتون رو با خودم می‌برم. انقدر پر حرفی می‌کنم، انقدر در ویدئو‌ها دلقک بازی در میارم، انقدر پشت میکروفون‌ها سر و صدا راه می‌اندازم، تا بالاخره تسلیم بشین و مثل من و دوستام، بشینین پای میز بازی.

ثبت دیدگاه

خوشحال می‌شوم که دیدگاه شما را در مورد مقاله‌ی ارائه شده بدانم.

ممنون می‌شوم در نگارش دیدگاه خود این نکته‌ها را در نظر بگیرید:

  • دیدگاه‌های توهین‌آمیز و ناشایست تایید نمی‌شوند.
  • دیدگاه‌های بی‌ارتباط به محتوای مقاله تایید نمی‌شوند.
  • لطفا از بخش دیدگاه برای مطرح کردن سوال‌های خود استفاده نکنید (به جای آن از دیسکورد رومیز استفاده کنید).

  1. FP گفته؛
    13:39 1396/01/10

    سلام
    خيلى هم خوب
    ممنون

    فقط جسارتا(جهت بى تقص بودن متن)
    “غافلگيرى” در توضيح بازى اول و اينكه در مورد بازى chinatown “صحبت” كرده بوديد قبلا اشتباه تايپى رخ داده بود.

    موفق باشيد

    • امیر آئین گفته؛
      17:12 1396/01/16

      سلام.

      جنگ باخته یعنی جنگی که در تاریخ جنگ جهانی دوم آلمان‌ها باختن. ولی این معنیش این نیست که امکان نداره ببره تو بازی، فقط شانسش خیلی کمتر ئه.

      • امیر آئین گفته؛
        17:14 1396/01/16

        سناریو داشتن یعنی اینکه در هر دست بازی یکی از جنگ‌های تاریخی رو بازی خواهید کرد. این سناریو‌ها یکبار مصرف نیستند، ولی اگه خیلی بازی کنین و ازشون خسته بشین، می‌تونین از تعداد زیادی سناریو‌ای که آنلاین موجود‌ه استفاده کنین.

  2. bamdad گفته؛
    14:48 1396/01/12

    خسته نباشید
    منظورتون رو از باختن در memoir 44 نفهمیدم یعنی همیشه از قبل معلومه کی میبره و کی میبازه؟😕

    • امیر آئین گفته؛
      17:13 1396/01/16

      سلام.

      نه معلوم نیست، ولی در اکثر سناریو‌های بازی یکی از طرفین شانس بیشتری برای برد داره.

  3. سلام امیر جان
    سال نو مبارک 🙂
    میخواستم بدونم Memoire 44 طوری هست که بشه با بجه هایی مثل پارسا که کارت های دارای متن انگلیسی رو نمیتونن بخونن بازی کرد؟ از روی فیلمش احساسم این بود که نمیشه یا سخت میشه. اینطور نیست؟

    • امیر آئین گفته؛
      17:02 1396/01/16

      سلام حامد خان. عیدت مبارک 🙂

      حقیقتا دو نوع کارت داره بازی، یک نوعش رو می‌تونه بدون خوندن بازی کنه ولی نوع دیگه که نوشته داره رو نمی‌تونه. متاسفانه…
      مگه اینکه یجوری ترجمه کارت‌ها رو روی یک صفحه داشته باشی و …

  4. Livant گفته؛
    14:11 1397/03/26

    سلام two rooms and a boom خیلی بازی جالبی به نظر میاد، میشه در موردش یه جایی توضیح بیشتری بدید یا کارت های دیگه اش رو معرفی کنید؟

لینک کوتاه