رومیز لوگو
0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

جاده‌خاکی ۲؛ حماسه پرچم

هرکسی را بهر کاری ساختند. ما در رومیز معتقدیم که در دنیای رسانه محور امروز، مجلاتی موفق‌تر هستند که با جمع شدن یک سری متخصص یک موضوع رو بصورت تخصصی، فنی و علمی بررسی و نقد می‌کنن. اصولا ویروس زردی که خیلی از رسانه‌های داخلی و خارجی بهش آلوده شدن از همینجا میاد. اینکه آدم‌ها بخاطر بدست آوردن دایره مخاطب وسیع‌تر هر موضوعی که ازش سر در نمی‌آرن رو انگولک می‌کنن و بدتر از همه اینکه نظر می‌دن. اونقدر تو همه رشته‌ها و موضوعات مختلف رسانه‌های تخصصی وجود داره که برای مطالعه تو هر زمینه‌ای مخاطب‌ها یاد گرفتن که سراغ کی برن و نظر چه کسی رو بخونن.

در همین راستا سری جدید مطالبی به اسم جاده خاکی رو در رومیز شروع کردیم که در اون به فضولی و اعمال نظر‌های غیرحرفه‌ای در موضوعاتی بکنیم که هیچ ربطی به ما ندارن. موضوعاتی مثل ویدئوگیم‌ها، موبایل گیم‌ها، سینما، تئاتر، موسیقی و خلاصه مواردی که اصولا اونقدر تخصصی هستن که به هیچ عنوان جای حرف و صحبتی رو برای ما نمی‌ذاره. صرفا اینکه ما هم به عنوان انسان‌هایی که مصرف‌کننده محصولات فرهنگی هستیم نظر داریم و چون می‌تونیم این نظرهای غیر حرفه‌ای خودمون رو در سایتمون منتشر می‌کنیم. موهاهاهاها….

 

مقدمه

درسته! همه جای زندگی ما رو بازی‌های رومیزی فرا گرفته. ولی خب مثل شماها، من هم کودکیم مملو از بازی‌های کامپیوتریه. همه چی از همون ولفنشتاین‌ها، دووم ها و نورهوود ها شروع شد. نه قصدم این نیست که از دریچه نوستالژی یه محصول بی‌ربط قالبتون کنم. قصدم اینه که درکم کنین. بعد از آشنایی با بردگیم‌ها و بازی‌های رومیزی، از بازی‌های ویدئو‌یی خیلی فاصله گرفتم، ولی خب بعضی اوقات همه این‌ها جمع می‌شن کنار هم و یک تجربه بی‌نظیر رو شکل می‌دن. بازی که امروز می‌خوام راجع بهش حرف بزنم، سه‌گانه Banner Saga هست.

وقایع حماسه پرچم در افسانه‌های شمالی وایکینگ‌ها شکل می‌گیره.  و دِرِدْهایی که کسی به وجودشون اعتقادی نداشته، برای نابودی همه حمله‌ور شدن. قبایل انسان‌ها و دیو‌های شمالی به نام وارْلْ در کنار هم برای بقا تلاش می‌کنن. در این بازی نقش‌ آفرینی حماسی، خط داستانی به تصمیمات بازیکن‌ها بستگی داره و هدف زنده نگه‌داشتن قبیله‌ایه که مدیریت‌ش به شما سپرده شده.

شاید بعضی‌ها از قدیم بازی‌های نقش‌آفرینی-نوبتی (Turn-Based) مثل سری بازی‌های Heroes of Might & Magic رو بازی کرده باشین. اگه هم نکردین اشکالی نداره؛ بردگیم که بازی کردین!؟‌ این ژانر بازی‌ها با استفاده از سیستم‌ بازی‌های نقش‌آفرینی، بازی‌های مینیاتوری و بازی‌های جنگی که در دهه هشتاد بازار بازی‌های رومیزی رو پر کرده بود، تجربه جدید و جالبی رو برای بازیکن‌های اون زمان رقم زد. تقریبا یه اتفاقی مشابه بازی‌های کارتی که الان تو بازار بازی‌های موبایل جولان می‌ده. خلاصه اینکه به نوعی دارین تو کامپیوتر، کنسول یا حتی موبایلتون یک بردگیم خیلی عظیم بازی می‌کنین.

 

گرافیک بازی

 

وسط اینهمه بازی‌های مستقل‌ای که هر سال برای پلتفرم‌هایی مثل استیم، اکس‌باکس و پلی استیشن تولید می‌شه، همه دنبال این هستن که دیده بشن. بازی Banner Saga به خوبی در این زمینه عمل کرده و گرافیک بی‌نظیر و تصویرسازی دستی بازی، با حرکت محدود اما به موقع جزییات تصویر، حس خوندن یک کتاب مصور رو میده. طراحی شخصیت‌ها بار سنگین قصه رو به خوبی منتقل می‌کنه. تصویرسازی این بازی ثابت می‌کنه که برای منتقل کردن فضای ترس، دلهره و جنگ لزوما نیازی به سیاه و تیره کردن تصویر نیست. این بازی با تصویرسازی‌های رنگی،‌ روشن و چشم‌نواز، قصه پیچیده و پر محتوای سفر مردمان شمالی رو به خوبی روایت می کنه و لحظه‌ای بازیکن رو خسته نمی‌کنه.

خشم، حسادت، جسارت، اندوه و خمودگی شخصیت‌ها در طی این سفر به خوبی به تصویر کشیده شده و باعث می‌شه رابطه احساسی عمیقی بین بازیکن و سیر روایی داستان شکل بگیره. تک‌تک شخصیت‌ها، فضاها و تصویرسازی‌ها رو می‌شه در سایز بزرگ چاپ کرد و ساعت‌ها بهشون زل زد.

 

گیم‌پلی؛ مدیریت قبیله در هجرتی بی‌هدف

تجربه بازی کردن Banner Saga به دو دسته اساسی تقسیم می‌شه. بیشترین زمانی که بازیکن در این بازی می‌گذرونه، مدیریت منابع برای زنده، راضی و آماده نگه‌داشتن، مردمان قبیله‌است. شما باید منابع‌تون رو برای سفر کردن، تشکیل کمپ و استراحت و آموزش نیرو‌های جدید تقسیم کنین. این بسیار کار جذاب، پیچیده و  لذت بخش‌ایه که تو کمتر بازی‌ای با این جزییات بهش پرداخته می‌شه. حالا به این معادله، بلایای طبیعی، اتفاقات پیشبینی نشده و حمله ناگهانی موجودات اهریمنی رو هم اضافه کنین. تصمیمات شما نه تنها داستان بازی رو شکل می‌ده، بلکه در شرایط سخت و دشوار، در زندگی صدها وایکینگ که زندگیشون رو در دستان شما قرار دادن تاثیرگذاره.

اگه از قدیمی‌های بازی‌های کامپیوتری و RPG باشین، حتما مثل من عاشق گشت و گذار تو منو‌های مختلف بازی، سر و کله زدن با جزییات بی انتها و تصمیم‌گیری‌های ریز و درشت این بازی‌ها هستین. بازی Banner Saga به خوبی این ویژگی رو پوشش داده و میتونین ساعت‌ها، هفته‌ها و حتی قرن‌ها در منوها، پخش کردن آیتم‌هایی که پیدا می‌کنین بین قهرمان‌ها، رسیدگی به اهالی قبیله و تمرین دادن نیرو‌های جدید وقت بگذرونین.

 

گیم‌پلی؛ میدان جنگ

بخش هیجان انگیز زمانی پیش میاد که نتیجه تصمیم‌گیری‌هایی که برای قهرمانان‌تون کردین رو در میدان جنگ می‌بینین. سیستم جنگ بازی تقریبا کلاسیک و آشناست. مخصوصا برای قدیمی‌های این سبک. برای بردگیم بازها هم نوبتی حرکت‌دادن مهره‌ها، استفاده از ویژگی‌های خاص هر قهرمان، تصمیم‌گیری‌های تاکتیکی و شانس کاملا آشناست.

مبارزه به این شکله که در یک زمین با فضای محدود و خونه‌های مربع‌ شکل، به نوبت نیروهای شما و حریف حرکت و حمله می‌کنن. هر نیرویی با توجه به کلاس نیرو و ویژگی‌های خاصی که داره، میزان حرکت، قدرت ضربه، برد حمله و توانایی خاص خودش رو داره. شما در تمام مدت مبارزه ترتیب بازی کردن هرکدوم از این مهره‌ها رو می‌بینین و می‌تونین با یک تاکتیک بجا و مناسب حریفتون رو شکست بدین. آره گفتم مهره، چون بهترین تشبیه برای کسی که با این نوع از سیستم مبارزه آشنایی نداره بازی شطرنجه.

نیروهایی که سپر دفاعی دارن هم میزان خوبی شانس رو به مبارزه اضافه می‌کنن. بعضی از حملات شما ممکنه کاملا متوقف بشه و بعضی دیگه با درصد‌های مشخص‌ای به هدف می‌خوره. کاملا یک بردگیم خالص. خوبیش اینه که از ویژگی‌هایی که مدیای دیجیتال در اختیار بازی قرار داده بخوبی استفاده شده و همه اطلاعات با توضیحات مشروح جلو دستتون هست؛ این کمک می‌کنه که بهترین تصمیمات رو بگیرین و تو حملاتتون موفق باشین. یادتون باشه که نتیجه هر جنگ نه تنها در سیر روایت داستان تاثیرگذاره، بلکه روحیه اعضای قبیله‌ شما رو هم تحت تاثیر قرار می‌ده.

 

 

 

 

نتیجه‌‌گیری

اقا دیگه چجوری بگم؟ یادتون نیست قدیما ساعت‌ها و ساعت‌ها و ساعت‌های زندگیمون رو می‌ذاشتیم پای اینجور بازی‌ها؟ خب خیلی حال می‌ده دیگه! الان می‌تونین دو گان از سه‌گانه حماسه پرچم رو تهیه و بازی کنین، تا شما این‌ها رو تموم کنین گان سوم هم منتشر می‌شه. قول می‌دم تجربه خوبی باشه.

 

امیر آئین
امیر آئین

سی سال اول با افتخار به بازی گذشت. حالا یا بازی کردن پای کامپیوتر، یا پای پلی‌استیشن، یا تو گیم‌نت، یا پشت میز بازی. برنامه سی سال دوم اینه که کمی بیشتر تو این سرگرمی فرو برم. ولی این رو یادتون باشه، اگه من فرو برم، تنها نمی‌رم، همتون رو با خودم می‌برم. انقدر پر حرفی می‌کنم، انقدر در ویدئو‌ها دلقک بازی در میارم، انقدر پشت میکروفون‌ها سر و صدا راه می‌اندازم، تا بالاخره تسلیم بشین و مثل من و دوستام، بشینین پای میز بازی.

ثبت دیدگاه

خوشحال می‌شوم که دیدگاه شما را در مورد مقاله‌ی ارائه شده بدانم.

ممنون می‌شوم در نگارش دیدگاه خود این نکته‌ها را در نظر بگیرید:

  • دیدگاه‌های توهین‌آمیز و ناشایست تایید نمی‌شوند.
  • دیدگاه‌های بی‌ارتباط به محتوای مقاله تایید نمی‌شوند.
  • لطفا از بخش دیدگاه برای مطرح کردن سوال‌های خود استفاده نکنید (به جای آن از دیسکورد رومیز استفاده کنید).

  1. رضا گفته؛
    19:08 1396/01/17

    من دوباره به نمایندگی از جامعه ی (فعلا)تکنفره خودم این حرک خروج از بردگیم رو به شدت محکوم می کنم.

لینک کوتاه